پاورپوینت میلادحضرت علی اکبر (pptx) 11 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 11 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
ای سرو بوستان ایستادگی! ای زیباترین گل باغ حسین! ای جوان رعنا و رشید حسین! ای علی را یادگار!ای علی اکبر! سلام و درود بی پایان بر صورت و سیرت پیامبر گونه ات.میلاد حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک
عنه صلى الله عليه و آله و سلّم :فَضلُ الشّابِّ العابِدِ الذي تَعَبَّدَ في صِباهُ على الشيخِ الذيتَعَبَّدَ بعدَ ما كَبِرَت سِنُّهُ كَفَضلِ المُرسَلِينَ على سائرِ الناسِ .برترى جوان عابدى كه در جوانى خود ره بندگى پيش گرفته، بر پيرى كه در بزرگسالى به عبادت روى آورده ؛ همچون برترى فرستادگان الهى بر ديگر مردمان است .كنز العمّال : 43059 منتخب ميزان الحكمة : 290
الا ای خضرِ رحمت تشنهکامِ لعلِ لبهایت!خجل گردیده زیبایی، ز شرم روی زیبایتزیـارت نامه زوار ثـارالله، سیمایتحسین بن علی گردیده محو قد و بالایتجـلال احمـد و آلـت، جمـال الله تمثالتسر و جان خاک درگاهت، دل بابا به دنبالتولادت حضرت علی اکبر(ع)
و روز جوان مبارک باد.
دورنمايي از زندگيحضرت علياكبر (ع) ، فرزند امام حسين (ع) ، شجاعترين جوانان بنيهاشم بوده است. مادرش ليلا دختر ابي مُرَّة بن مسعود ثقفي است. ايشان در حدود سال 34هـ .ق، در اواخر خلافت عثمان بن عفان، در مدينه متولد شد. آن حضرت از جدش اميرالمؤمنين علي (ع) نقل حديث كرده است. بنابر گزارش تاريخ نويسان، پسران امام حسين (ع) شش نفر بودهاند، به نامهاي عبدالله، جعفر، محمد، علياكبر، علياوسط و علياصغر. ابوالفرج اصفهاني نقل كرده است كه روزي معاويه از اطرافيان پرسيد: سزاوارترينِ مردم به خلافت چه كسي است؟ گفتند: شما. گفت: نه، سزاوارترينِ مردم به خلافت، علي بن الحسين(علياكبر) است كه جدش رسول خداست، و در او شجاعت بني هاشم و سخاوت بنياميه و امتيازات ثقيف با هم گردآمده است. بر اساس صحيحترين روايت، حضرت علياكبر (ع) از همه فرزندان امام حسين (ع) بزرگتر بوده است.
حق مداري علي اكبر (ع)علياكبر (ع) جواني حق مدار بود كه هيچگاه گِرد باطل نگشت، و در مقام اهتمام به حقگرايي، تا آنجا پيش رفت كه تنها «حقمداري» و «حقگرايي» را عامل رهايي از ترس از مرگ ميدانست. به اين داستان زيبا در اين باره توجه كنيم:امام حسين (ع) در راه كربلا، در سحرگاهي زيبا سوار اسب خود بود كه خوابي اندك بر او چيره شد، و چون بيدار گرديد، چند مرتبه فرمود: «اِنالله وَ اِنّااِلَيه راجعون و الحمدلله ربّ العالمين» حضرت علياكبر (ع) كه سوار بر اسب خويش بود، بيدرنگ خود را به پدرش رساند و عرض كرد: اي پدر! فدايت شوم، اين استرجاع و حمد براي چه بود؟ امام فرمود: هم اكنون خواب، مرا در ربود و در عالم رؤيا ديدم كه كسي ندا داد: «اين قوم ميروند و سرنوشت مرگ هم به سوي آنان ميشتابد.» دانستم كه ما به سوي مرگ ميرويم. علياكبر (ع) پرسيد: اي پدر! مگر ما به حق نيستيم؟ امام فرمود: آري پسرم، به خدايي كه بازگشت همه خلايق به سوي اوست سوگند، كه ما بر حق هستيم. علياكبر (ع) عرض كرد: پس، از مرگ هراسي نداريم. امام چون اين سخن دلنشين و زيبا را از فرزند جوانش شنيد، چنين او را دعا كرد: خداوند، تو را جزاي خير بدهد كه چه فرزند نيكويي براي پدر هستي.علامه محمدتقي جعفري در اين باره ميگويد:حضرت علياكبر (ع) چنين گفت: آيا ما بر حق نيستيم؟ گفت اگر بر حق هستيم، ميرويم. اي جوانان عزيز! اين را ميگويند سعادت. و الا با ثروت زياد،اگر آگاه باشيد،هر لحظه خواهيد گفت: اين ثروت كلان در اختيار من است، درحاليكه چه گرسنههايي امشب از گرسنگي نتوانستند به خواب بروند. همچنين اگر علم زياد داشته باشيد و فقط براي آرايش خودتان باشد، خواهيد گفت، چه بسيارند جاهلهايي كه ما ميتوانستيم يك كلمه از اينها را به آنان تعليم دهيم. پس محال است كسي كه آگاه است، در اين دنيا خنده مطلق داشته باشد. چه آن كه ثروت كلان دارد و چه آن كه علم فراوان دارد، همواره دغدغه و دل مشغولهايي دارد. پس سعادت را بايد در جاي ديگري جست. علياكبر (ع) سعادت را در حقمداري ميداند، و چون خود را بر حق ميداند، پس هراسي هم از مرگ ندارد. اگر ناگهان به انسان بگويند كه آيا اكنون حاضر هستي به جهان ديگر بروي و در پيشگاه خدا حاضر شوي، اگر گفت: «بله»، اين شخص سعادتمند است. والا كدام امتياز دنيا به طور مطلق و بدون نگراني به انسان دست ميدهد؟ اما زيباييها، مثل كارد دولبه است. اين مثال از يكي از بزرگان است: «شخص زيبا اگر شخصيت نداشته باشد، هم خود و هم ديگران را زخمي ميكند». اگر مسئله ثروت را بگوييد، آدم محاسبه كند كه اگر اكنون اين ثروت كلان كه در اختيار اوست، آيا ديگران هم از آن بهرهمندند؟ اگر قدرت در اختيار من است، آيا واقعاً از اين قدرت، خوب استفاده ميكنم؟ اين مسائل مطرح است. و اين اوج سعادت يك جوان است كه سعادت حقيقي را درست تشخيص ميدهد، و آن را تنها در دل حق محوري ميجويد، و ميوه آن را نيز به طور نقد در همين دنيا ميچيند، و آن، هراس نداشتن از مرگ است.
می وزد عطر بهشتی ازگلستان ولایتماه لیلا جلوه گر شد درشبستان ولایت
غنچه ی لیلا شکوفا شد به گلزار حسینیمی زند لبخند شادی گل به بستان ولایت
حیدر ثانی بیامد یا نبی رخ می نمایداکبر زیبای لیلا پرده از چهره گشاید
روی او روی محمد بوی او بوی محمدخلق او خلق عظیم و خوی او خوی محمد
لاله لیلا علی جان مقدمت بادا مبارکوسف طاها علی جان مقدمت بادا مبارک
شد شکوفا غنچه ای در گلستان بتول او بود در خلق و خوی اشبه الناس رسول
ایکه باروی چو ماهت دلربای عالمینیبانگاهی عاشقانه قبله جان حسینی
یوسف آل عبائی قبله دلهای مائیای علی دوم عشق حیدر کرببلائی
ماه کنعان حسین ای علی اکبر توئی سرو بستان حسین ای علی اکبر توئی
ای گل باغ حسینی درگلستان تو خارمدر دو عالم ای علی جان جز تومن دلبر ندارم
می زند آتش بجانم ای علی اکبر غم توعالمی بادا فدای عمر کوتاه و کم تو
جواني، سرمايه بي بديل هستي، بر شانه هاي من نشسته و مرا به آينده اي روشن مي برد . جواني، با دست هاي توانمندش، هيچ آرزويي را محال نمي داند و چشم هاي خوش بين هميشه اش، هيچ مقصدي را دور نمي انگارد. اين لحظه هاي سبز، اين نفس هاي طلايي، اما از جنس بادند که شتابان، مرا با خود مي برند و روزهاي تقويم مرا بي درنگ، پشت سر مي گذارند.