صفحه محصول - مبانی نظری و پیشینه تحقیق اعتیاد

مبانی نظری و پیشینه تحقیق اعتیاد (docx) 90 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 90 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

گروه كارشناسي ارشد روان شناسی- خانواده درماني پايان نامه براي دريافت درجه كارشناسي ارشد « M.A » عنوان: مقایسه حمایت اجتماعی، راهبردهای مقابله ای، و سلامت روانی معتادان گمنام با معتادان تحت درمان با متادون در شهرستان قروه(استان کردستان) پژوهشگر: مریم کرمی استاد راهنما: دكترعلیرضا مهدویان استاد مشاور:دكترپرویز دباغی استادان داور: دکتر سلیمانی و دکتر خدابخشی زمستان 1390 38100152400تقدیم بهپدر و مادر عزیزم به پاس عاطفه سرشار و گرمای امید بخش وجودشان که در این سردترین روزگاران بهترین پشتیبان است. به پاس قلبهای بزرگشان که آرامش و شادمانی را هدیه ا م کرده اند و به پاس محبتهای بی دریغشان که هرگز فروکش نمی کند.00تقدیم بهپدر و مادر عزیزم به پاس عاطفه سرشار و گرمای امید بخش وجودشان که در این سردترین روزگاران بهترین پشتیبان است. به پاس قلبهای بزرگشان که آرامش و شادمانی را هدیه ا م کرده اند و به پاس محبتهای بی دریغشان که هرگز فروکش نمی کند. -15875280670 از زحمات بی دریغ و راهنمایی های ارزشمند اساتید گرامی دکتر دباغی و دکتر مهدویان که در جهت نیل به موفقیت مرا دلسوزانه یاری رساندند کمال تشکر و سپاس را دارم.مریم کرمی 00 از زحمات بی دریغ و راهنمایی های ارزشمند اساتید گرامی دکتر دباغی و دکتر مهدویان که در جهت نیل به موفقیت مرا دلسوزانه یاری رساندند کمال تشکر و سپاس را دارم.مریم کرمی چکیده هدف: توجه به حمایت اجتماعی و سلامت روانی و مهارتهای مقابله ای معتادان در حین ترک اعتیاد موضوعی مهم و با ارزش برای توفیق در ترک اعتیاد به شمار می رود. هدف کلی این پژوهشتعیین حمایت اجتماعی، راهبردهای مقابله ای، و سلامت روانی معتادان گمنام و معتادان تحت درمان با متادون در شهرستان قروه(استان کردستان)می باشد. روش وابزار: جامعه آماری شامل کلیه افرادی هستند که در مراکز ترک اعتیاد (رازی) در شهرستان قروه جهت درمان از طریق درمانیمراجعه کرده اندو نیز معتادان شرکت کننده در جلسات معتادان گمنام که دوره 3 ماهه از شروع درمان گذشته است می باشد. نمونه گیری به روش هدفمند و از میان دو گروه فوق بوده و تعداد 100 نفر از هر گروه انتخاب گردیدند. در این تحقیق از 3 ابزار پژوهشی پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) ،آزمون حمایت اجتماعی و آزمون راهبردهای مقابله ای برای ارزیابی متغیرهای مورد بررسی، استفاده گردید. یافته ها:نتایج پژوهش نشان داد که میزان حمایت اجتماعی در معتادان گمنام بالاتر از معتادان تحت درمان متادون است.همچنین راهبردهای مقابله ای به کار گرفته شده معتادان گمنام بیشتر و موثرتر از معتادان تحت درمان با متادون است. و نیز سلامت روانیکلی معتادان گمنام بیشتر از افراد تحت درمان با متادون می باشد . بحث و نتیجه گیری:مطابق نتایج به دست آمده بنظر میرسد از بین روشهای درمانی بکارگرفته شده برای ترک اعتیاد به مواد مخدر اگر در کناردار ودرمانی مشاوره و درمانهای گروهی به صورت نظامند ومنظم استفاده شود امکان موفقیت در درمان بیشتر و امکان لغزش و بازگشت به مصرف دوبار ه در افراد درحال ترک مواد مخدر کاهش می یابد. پیشنهاد می شود درحین درمان ترک اعتیاد به مسئله سلامت روان افراد معتاد بیشتر توجه شود و صرفا به موضع دارودرمانی پرداخته نشود.در عین حال روشهای مقابله ای موثر به معتادان در حال ترک آموزش داده شودتا اثر بخشی بیشتری در زمینه ترک مشاهده شود.همچنین با کمک خانواده های معتادان در حال ترک میتوان به مسئله حمایت اجتماعی وحمایت روانی آنها توجه بیشتری کرد تا اثربخشی ترک اعتیاددر این افرادافزایش یابد. کلید واژه: سلامت روان ، مهارتهای مقابله ای، حمایت اجتماعی ، معتادان گمنام ،شهرستان قروه فهرست مطالب شماره صفحه 7-1- متغییر های پژوهش و تعریف عملیاتی آنها9 فصل دوم :مبانی نظری و پیشینه پژوهش بخش اول : مبانی نظری 1-2-مقدمه 13 2-2-تاریخچه اعتیاد در جهان 15 3-2-تاریخچه مواد مخدر در ایران 17 4-2-ماهیت مواد مخدر 20 5-2- مفهوم اعتیاد 22 6-2-تعریف مواد مخدر 24 7-2- راههای مصرف مواد مخدر 25 8-2- طبقه بندی مواد مخدر 26 9-2- خطرات مصرف مواد مخدر 27 10-2-دیدگاههای نظری و تئوریک اعتیاد 28 11-2-پیامدها و عوارض ناشی از مصرف مواد 30 12-2- پیشگیری از اعتیاد به مواد و انواع آن 31 13-2-مراکز درمانی تخصصی سوء مصرف مواد مخدر32 14-2-شیوه های درمان 34 15-2-اقدامات درمانی 36 16-2-برنامه نگهدارنده متادون36 17-2-استفاده ازروش درمانی گروهی 39 18-2-خصوصیات افراد شرکت کننده در گروه درمانی 40 19-2-روشهای کمک به معتادان از طریق گروه درمانی41 20-2-اهداف گروه درمانی 43 21-2-تعریف گروه معتادان گمنام45 22-2-برنامه معتادان گمنام 46 23-2-سلامت روان49 24-2-نظریه های سلامت روان 50 25-2-حمایت اجتماعی 53 26-2- منابع حمایت اجتماعی 57 27-2-ابعاد حمایت اجتماعی 58 28-2- سیستم های حمایت اجتماعی 59 29-2-طبقه بندی حمایت اجتماعی و انواع آن 61 30-2-مهارتهای مقابله ای 64 31-2-ارزیابی سبک های مقابله ای 74 32-2-تفاوتهای فردی در سبکهای مقابله ای74 بخش دوم : 33-2- پژوهشهای انجام شده در ایران 76 34-2- پژوهشهای انجام شده در خارج از ایران82 منابع و ماخذ 7-1-متغیرهای تحقیق و تعریف نظری و عملی(عملیاتی) آنها. تعریف نظری 1-7-1-سلامت روانی سلامت عمومی به معنای توانایی دسترسی به اهداف،ارضای نیازهای شخصی، مقابله بهینه با مشکلات شخصی(که فقط جنبه بیماری ندارد)و تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی به شیوه منطقی می باشد.(استفان و رافائل 2002). کاپلان و سادوک، سلامت روانی حالتی از بهزیستی در فرد داست، و این احساس که می تواند با جامعه کنار بیاید و موقعیت های شخصی و ویژگی های اجتماعی برای وی رضایت بخش است.(مسعودنیا.1386) تعریف عملی: سلامت روانی:در این پژوهش سلامت روانی در افراد با آزمون GHO مورد اندازه گیری قرار می گیرد. GHO توسط گلدنبرگ و هیلر در سال (1972) تهیه شد که دارای 28 آیتم می باشد و شامل 4 زیر مقیاس 7 سوالی (افسردگی،اضطراب و اختلالات خواب،مشکلات جسمانی و نارسا کنش وری اجتماعی) را می سنجد.تقوی ضریب آلفای کرونباخ را برای کل مقیاس در جامعه ایرانی 90/0 وروایی مقیاس هارا 55/0 گزارش نموده است.(عاشوری.1388) این پرسشنامه یک ابزار غربال گر است که در مجموعه های بالینی با هدف ردیابی کسانی که درای یک اختلال روانی هستند مورد استفاده قرار میگیرد. 2-7-1- حمایت اجتماعی: تعریف نظری: کاپلان و هاینزرمن (1988):حمایت اجتماعی مفهومی چند بعدی است که شامل:1-حمایتی است که در عمل دریافت شده است:(حمایت آگاهی دهنده،حمایت عاطفی و حمایت ابزاری)؛2-منابع حمایت: که (خانواده، دوستان، غریبه و حیوانات) را شامل می شود.(مسعودنیا.1386) شریدن و رادماچر:حمایت اجتماعی منابعی است که توسط اشخاص دیگر از طریق اقدام متقابل، به ما ارائه می شود.(زکی.1387) فیشر:حمایت اجتماعی به عنوان یک سپر محافظتی در برابر استرس عمل می کند که موجب افزایش خودارزشمندی در شخص شده و این احترام به خویشتن از طریق بازخورد اطلاعات به دست می آید؛ موجب مقابله موثرباعوامل فشارزاشده وتعادل قوارابه نفع عوامل ضد فشار تغییرمی دهد.(بهاری.1388) تعریف عملی: پرسشنامه حمایت اجتماعی(SPS) توسط کاترونا و راسل (1987)ساخته شد و دارای 24 سوال 5 گزینه ای(کاملا مخالفم:1 تا کاملا موافقم:5). در ایران نیز این ابزار توسط دکتر زکی (1389) در دانشگاه اصفهان مورد ارزیابی قرار گرفته است که آلفای کرونباخ برای بررسی پایایی روی 200 آزمودنی 85/0 گزارش شده است.(بوالهری.1387) آزمون به کار رفته در این پژوهش آزمون ارزیابی شدهءدکتر زکی میباشد که دارای 16مولفه می باشد.این پرسشنامه بر اساس مقیاس فاصله ای مورد ارزیابی قرار گرفته است. 3-7-1-راهبردهای مقابله ای: تعریف نظری : از نظر لازاروس و کافمن(1989) مقابله عبارت است از تغییرات با دوام و تلاشهایی شناختی یا رفتارهایی به منظور اداره و کنترل خواسته های درونی و بیرونی ویژه ای که بر توانایی های شخص برتری یافته اند. مطابق این تعریف عادات خودبخودی که لازمه زندگی روزانه همه آدمیان است را شامل می شود. همچنین این رویکرد مقابله ای بر دو بخش قابل طبقه بندی است: -مقابله فعال: فرایندی که طی آن گامهای فعالی برای تغییر منبع ایجاد(استرس) برداشته می شود که شامل عملی مستقیم و افزایش تلاش فردی، معطوف شده است. -مقابله متمرکز بر عاطفه: فعالیت یا افکاری را شامل می شوند که جهت کنترل و بهبود هیجانها و احساسات نامطلوبی صورت می گیرد که توسط شرایط فشار زا ایجاد شده اند.(مسعودنیا.1386) تعریف عملی : پرسشنامه راهبرد مقابله ای توسط موس و بلینگر در سال (1982)طراحی شده و دارای 32 ماده چهار گزینه ای(همیشه،بیشتر ماقع،به ندرت،هرگز) است و شامل مقابله متمرکز بر مسئله و مقابله متمرکز بر هیجان می شود.ضریب اعتبار بر اساس آلفای کرونباخ و روایی محتوایی آن به ترتیب برابربا 78/0 و 88/0 می باشد.. شیوه نمره گذاری بر مبنای مقیاس درجه بندی از نمره 0 تا 3 می باشد. هرچه مقدار نمرات فرد در هر دو بخش بالاتر باشد نتیجه متفاوت خواهد بود. این آزمون نیز بر اساس مقیاس فاصله ای مورد سنجش قرار می گیرد. فصل دوم مبانی نظری و پیشینه پژوهش بخش اول: مبانی نظری پژوهش 1-2- مقدمه هزاران سال بشر در تمام نقاط کره زمین از مواد مخدر به عنوان وسیله ای جهت فراموشی و رهایی از غم و رنج و اندوه استفاده می کرده است. در زمانهای بسیار کهن انسان تمایل به مصرف موادی داشته که در حالات هشیاری و روانی او تغییر ایجاد کنند. هر چند با گذشت زمان به خصوص چند دهة اخیر نوع مواد و داروهایی که بشر به قصد تفریح و تفنن و یا تسکین دردها از آنها استفاده کرده ، فرق کرده اند ، اما الکل و تریاک در این میان از قدیمی ترین داروهای روان گردان محسوب می شوند که در بسیاری از فرهنگ ها و جوامع مورد استفاده و تقاضا بوده اند.(گراوند ، 1390) در نقاشی هایی که بر روی سنگها حک شده است طرح هایی از گل بوته ی شقایق و خشخاش دیده شده است. قدیمی ترین آثار مربوط به 4 هزار سال پیش در نواحی رم و مصر باستان می باشند.بابلیان،سومریان،فنیقیها،آشوریها با خواص انواع مواد مخدر آشنا بوده اند و از دو هزار سال پیش مصریها ، پارتها ، هندوها ، چینیها ، ژاپنی ها و رومیان ملتهایی بوده اند که خشخاش را به عنوان دارویی مخدر شناخته و مصرف می کرده اند. بر روی یکی از سکه های بسیار قدیمی یونان (شهر آتن) تصویر بوته خشخاش حک شده است.البته خود واژه افیون دارای ریشه ی یونانی است. تخدیر، تحریک و تسکین ، بوسیله موادی طبیعی و گاه مصنوعی صورت می گیرند که معمولاً آن را مواد مخدر نامیده اند و فردی که به یکی از مورد عنوان شده وابسته باشد معتاد به مواد مخدر تلقی کرده اند.(قراباغی ، 1387) واژه اعتیاد از نظر لغوی ، اسم مصدر عربی از ریشه « عاد » است که در فرهنگ لغت معین به مفهوم « عادت کردن و خو گرفتن » معنا شده است و در فرهنگ لغت دهخدا اعتیاد به مفهوم « پیاپی خواستن چیزی » آمده است.(تحلیلی پیرامون اعتیاد.1388) در حال حاضر درمان پدیده اعتیاد ، خط اول دفاع در جنگ علیه بیماریهای رفتاری ؛ مانند ایدز و هپاتیت و یکی از مهمترین مشکلات سلامت عمومی در سراسر جهان بشمار می رود. ( دالی ، مارلات ، مارگولین ) در سال 2006 . دفتر پیشگیری از جرم و کنترل مواد سازمان ملل (UNODCP ) در سال 2005 . شمار مصرف کنندگان موجود مواد در بین جمعیت 15 تا 64 ساله سراسر جهان 200 میلیون نفر یا 5/0 کل جمعیت جهان برآورد کرده که از این تعداد 16 میلیون نفر یعنی 4/0 /0 جمعیت ، مصرف کننده مواد افیونی و 11 میلیون نفر مصرف کننده هروئین و مشتقات آن برآورد شده است.(بوالهری.1387) نوجوانان و جوانان کشورهای مختلف اروپایی ، آسیای جنوب شرقی از حشیش به مقدار فراوان استفاده می کنند. الکل و کوکائین نیز در زمره مواد محرک به شمار می روند که میزان اعتیاد به یان مواد در این مناطق کمتر است. اعتیاد به آمفتامین که تا حدی توهم زا ، محرک است به آرامی وارد جرگه مواد مصرفی اعتیاد آور شده و میزان مصرف و وابستگی به آن در حال افزایش است.(قراباغی.1387) مواد مخدر به دو دسته قابل تقسیم اند : 1- مواد محرک 2- مواد افیونی مواد محرک : به عنوان یک طبقه بندی کلی : آمفتامین ها ، مقلدهای سمپاتیک ، مواد شبه آمفتامین ، کوکائین و مشتقات آن را محرکها ، محرکهای روانی هم می نامند که برای بالا بردن عملکرد بدنی و ایجاد احساسی لذت بخش و سرخوشی مصرف می شوند. مواد افیونی : واژه افیون ، یا شبه افیون از واژه تریاک گرفته شده است که به عصاره خشخاش معنی می دهد ؛ که حاوی 20 نوع الکالوئید و از جمله مورفین (مرفین) است. مصرف مواد توسط افراد معتاد بویژه نوجوانان از نگرانیهای عمده مربوط به عصر حاضر است. تخمین زده می شود که 25 /0 نوجوانان 12 تا 17 ساله از نوعی داروی غیر مجاز استفاده می کنند. تقریباً یکی از هر پنج نوجوان یک ماده مخدر (حشیش/ماری جوانا) را امتحان کرده است. تقریباً یک سوم نوجوانان تا سن 17 سالگی سیگار کشیده اند. مراجعه به درمانگاه های فوریت (اورژانس) به دلیل مصرف زیاد هروئین بین رده سنی 18 تا 25 ساله در بین سالهای (2000-1997 ) 50 /0 افزایش یافته است. ماری جوانا بیش از هر داروی غیر مجاز دیگر مصرف می شود. در سال 2000 ، در حدود 76 /0 مصرف کننده های جاری مواد غیر مجاز آن را مصرف کرده اند که تقریباً59/0 مصرف کننده های غیر مجاز فقط ماری جوانا مصرف می کرده اند ، 17/0ماری جوانا و یک داروی دیگر و مابقی 24 /0 دارویی غیر مجاز از ماری جوانا را مصرف می کرده اند.(کاپلان و سادوک.1387) 2-2- تاریخچه اعتیاد در جهان : چنان که از شواهد موجود بر میان بشر از نخستین سالهای حیات مواد مخدر را در این کره خاکی می شناخته است و آن را به نوعی مصرف می کرده است. اما انسانهای اولیه در آغاز قادر به تشخیص و شناسایی این مواد و تأثیرات آن نبوده اند و حتی به مضرات و عوارض جانبی آن نیز آگاهی نداشتند. از این مواد صرفاً جهت تسکین دردها و آلام خویش استفاده می کردند و بر اساس مندرجات تاریخی کشت اینگونه مواد صرفاً تصادفی اتفاق می افتاده است. اما آنچه به نظر مهم می رسد آنست که مواد مصرفی امروزه در جهان در زمان ابتدایی و خیلی دورتر دارای چنین تنوع و اشکالی مختلف نبوده است ؛ بلکه به مرور با گذشت سالیان متمادی و طولانی بشر توانسته ترکیبات متنوع و جدیدتری از مواد اولیه به دست آورد.(اعتیاد و ماهیت آن.1385) مواد افیونی حداقل 3500 سال ، عمدتاً به صورت تریاک یا محلول الکلی تریاک مورد استفاده قرار گرفته اند. مورفین نخستین بار در سال 1806 و کدئین در 1802 از تریاک استخراج شد. در یک قرن بعد ، مرفین و کدئین خالص برای مقاصد پزشکی تدریجاً جانشین تریاک خالص گردیدند ، هر چند مصرف غیر طبی تریاک (یه صورت دود کردن) هنوز هم در بعضی از نقاط دنیا ادامه دارد. در سراسر دنیا ، بیش از 20 داروی افیونی مشخص از نظر ترکیبات شیمیایی در کار بالینی مورد استفاده قرار می گیرند. در ممالک پیشرفته ، داروهای افیونی که بیش از همه با سوء مصرف و وابستگی مربوط است هروئین می باشد. (دارویی که در آمریکا جهت اهداف پزشکی استفاده نمی شود)...(کاپلان و سادوک.1387) بر اساس مستندات تاریخی در حکومت های مانند امپراطوری بزرگ مثل روم ، یونان و حتی آشوریان هم اینگونه مواد رایج بوده است. همچنین مصری ها حدود پانصد سال قبل از میلاد مسیح و اروپائیان تقریباً از 4000 سال قبل ، معجونی به نام کوکنار و نیز خشخاش را می شناختند و برای مشکلات جسمانی به عنوان مسکن یا ضد درد مورد استفاده قرار می دادند. اما در بین انواع مواد مخدر شناخته شده ای که یافت می شوند به نظر می رسد تریاک جزء ابتدایی ترین و شاید اصلی ترین ماده مخدر است که به مصرف می رسیده است.( قراباغی.1387) بررسی انجام شده در زمینه مصرف مواد مخدر توسط نوجوانان (نظیر بررسی سالانه دانشگاه میشیگان) نشان می دهد که در آمریکا نوجوانان و کودکان تا چه حد در زمینه مواد مخدر فعال هستند. بر اساس این بررسی های ، حدود 50 /0 از دانش آموزان سال آخر دبیرستان با مصرف مشروبات الکی مست می کنند. نوشیدن مشروب نیز به خصوص در دوره دانشگاه وضعیتی وخیم و شدید به خود گرفته است.(هومان.1387) در حال حاضر تخمین زده می شود که بیش از سه میلیون نوجوان آمریکایی از « ریتالین » که نوعی محرک روانی است ، استفاده می کنند تا آرام بگیرند و این آمار (رقم) رو به افزایش است. واژه دارو به طیف وسیعی از مواد طبی (داروها)و غیر طبی اطلاق می شود. مصرف یا سوء مصرف داروها سابقه طولانی دارد. چینی ها در 27 قرن قبل از میلاد مسیح از مری وانا استفاده می کردند. در آمریکا از قرن نوزدهم از داروهایی که شامل اُپیوم بود ، بدون نسخه پزشک استفاده میشد در نتیجه تعداد زیادی در سنین نوجوانی معتاد شدند .(شاملو.1388) اعتیاد به مواد مخدر به عنوان یک اختلال روان پزشکی ، با ابعاد روان شناختی ، زیست شناسی و اجتماعی یکی از بزرگترین مشکلات هر کشور به شمار می آید. مطالعات نشان می دهند که مصرف مواد مخدر در متولدین دهة بیست و سی میلادی از 1/0 الی 2 /0 به 20 درصد در متولدین پنجاه میلادیافزایش یافته است. این آمار نشان از آن دارد که مصرف مواد سیری نوسانی داشته است به طوری که طی قرن گذشته جهان شاهد افزایش مصرف در دهه های اول و دوم ، دهه های ششم تا هشتم و اواسط دهه نهم میلادی بوده است.(سازمان بهزیستی.1387) 3-2- تاریخچه مواد مخدر در ایران : اینکه مواد اعتیاد آور چه زمانی وارد کشور ما شد نظرها متفاوت است. عده ای بر این عقیده اند که استعمال تریاک در ایران ره آورد حمله مغول ها یا اعراب به کشور است و عده ای اعتقاد دارند که تریاک سوغات حمله نادر شاه به هندوستان است. ولی بر اساس اسناد موثق موجود در دوره صفویه مصرف تریاک بیشتر توسط درباریان و رجال سیاسی و بازرگانان به منظور رفع خستگی اضطراب و نگرانی و در بیشتر اوقات برای خوش گذرانی معمول شد و حتی مصرف آن در دربار صفوی آنچنان رواج پیدا کرد که بر اثر سوء مصرف آن برخی از شاهان صفویه جان خود را از دست دادند. در قرن دهم هجری شاه طهماسب صفوی به عوارض و خطرات ناشی از مصرف تریاک پی برد و دستور داد تا همه تریاکی های موجود دربار را منهدم کنند. البته مصرف تریاک و انواع مختلف دیگر مواد تنها به آن دوران محدود نمیشد و از دوره شاه طهماسب به بعد بر مقدار و مصرف آن به صورت روزشمار افزوده شد. اما با تحولات سیاسی بسیار وسیعی که در ایران رخ داد مصرف این ماده شکل جدیدی به خود گرفت.ابتدا در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم در دوره ناصر الدین شاه کشت تریاک در اطراف تهران به صورت آزمایشی صورت گرفت. با رشد و گسترش استعمال در ایران مصرف و حتی تولید انواع مختلفی از مواد مخدر رواج وسیعی می یابد و این رویه حتی به صادارت تریاک به عنوان یکی از کالاهای بسیار سود آور برای دولت های ایران تا قبل از انقلاب محسوب میشد. بعد از انقلاب تلاش های گسترده ای در جهت مبارزه با ورود یا تولید و پخش اینگونه مواد صورت گرفته اما به رغم تمهیدات صورت گرفته هر روز جوانان و بزرگسالان بیشتری گرفتار این پدیده شوم می گردند.(قراباغی.1387) در بین پزشکان ایرانی بوعلی سینا و زکریای رازی جزء اوین اشخاصی بودند که به خواص دارویی تریاک پی برده و از آن به عنوان تسکین دهنده (مسکن) بسیار قوی برای معالجه بیماران استفاده می کردند. در زمینه مبارزه با معضل اعتیاد اولین قانون ممنوعیت مصرف به سال 1290 بر می گردد. در سال 1317 مقدار صادرات رسمی تریاک 468 تن بود که قریب به 10 /. درآمد دولت را تشکیل میداد. مروری بر روند تحولات سوء مصرف مواد مخدر نشان میدهد که هر 10 تا 15 سال یکبار ، جامعه با تصویب قوانین جدید برای مبارزه با اعتیاد اقدام کرده است. در طی این سالها فشار بین المللی و گروه های مردمی مبارزه با اعتیاد منجر به اقدام های بسیاری گردید. در سال 1334 با تصویب قانون منع کشت خشخاش ، روند قاچاق مواد مخدر آغاز شد. در سال 1344 (ده سال بعد) میزان قاچاق تریاک از 13 تن به 17 تن رسید.در سال 1347 پلیس بین الملل ، ایران را از لحاظ کشت مواد افیونی در دنیا به عنوان مقام اول معرفی کرد. بعد از انقلاب با مصوبه شورای انقلاب در سال 1359 ، مصرف مواد مخدر جرم تلقی میشد و مصرف کنندگان آن پس از دستگیری بهاردوگاه های باز پروری تحت نظارت سازمان زندانها و کمیته انقلاب اسلامی معرفی گردیدند. تا سال 1367 اقدامات صورت گرفته محدود به فعالیت های مبارزه با عرضه مواد اختصاص یافت. اردوگاه های باز پروری از سال 1362 به سازمان بهزیستی کشور واگذار شد. از سال 1337 اقدام های جامعی مربوط به پیشگیری از اعتیاد در استانها توسط سازمان بهزیستی ایجاد شد و از سال 1375 نیز این سازمان اقدام به توسعه درمانگاه های ترک اعتیاد کرد ، به طوری که تا سال 1378 موفق به احداث 40 مرکز سرپایی درمان اعتیاد در کشور گردید. (سازمان بهزیستی.1387) در ایران شمار مصرف کنندگان مواد مخدر بین 8/1 تا 3/3 میلیون نفر برآورد شده است که مواد افیونی بیشترین نوع مواد مصرفی اند.بررسی هاهمچنین نشان می دهند 20/0تا90/0 معتادانی که تحت درمان قرار می گیرند ، دچار عود می شوند.(بوالهری.1387) ایران به دلیل همسایگی با دو کشور تولید کننده مواد مخدر (افغانستان– پاکستان) که موسوم به (هلال طلایی) قرار گرفته است ، سالانه بیش از 3500 تن انواع مواد مخدر در این دو کشور تولید می گردد. ایران دارای مرز مشترک به طول 1925 کیلومتر با این دو کشور است و به منظور مقابله و کنترل مرزها تا به حال اعتباری بالغ بر 250 تا 300 میلیون دلار نسبت به احداث بیش از 1000 کیلومتر جاده مرزی و پاسگاه اقدام نموده است هرچند این اقدامات نتوانسته اند میزان تقاضا را کم یا کنترل نمایند و میزان آمار معتادان رو به صعود است.(مطالعات و پژوهش.1388) به دلیل سوق الجیشی منحصر به فرد ایران در مسیرهای اصلی حمل و نقل مواد مخدر و به دلایل خاص تاریخی و اجتماعی دیگر ، جزء بزرگترین قربانیان در خصوص تجارت مواد مخدر بشمار می آید. بر اساس برخی برآوردهای منتشر شده در ایران 2/1 میلیون تا 6 میلیون نفر از مواد مخدر به صورت تفننی یا وابستگی مداوم استفاده می کنند. از آنجا که در حدود بالای 40 /0 جمعیت کشور را افراد زیر سن 15 سال تشکیل می دهند و جمعیت افراد بالای 15 سال حدود 35 تا 40 میلیون نفر هستند. طبق تخمین های بسیار خوش بینانه ( بر اساس آمار موجود) اگر وجود دو میلیون فرد معتاد را در کشور در نظر بگیریم ، بنابراین در حدود 5 /0 از جمعیت بالغ در کشور ما با مشکل اعتیاد دست به گریبانند ؛ در حال یکه این رقم در کشورهای صنعتی نسبت به دو دهه پیش بسیار کاهش یافته و به حدود 2-1 درصد رسیده است.(حیدری پهلویان.13886) 4-2- ماهیت مواد مخدر : ماده مخدر ماده ای طبیعی یا شیمیایی است که نیروی روانی را تحریک می کند که از طریق آثاری که در احساسات ، ذهن یا اندیشه آدمی می گذارد ، باعث تغییراتی در رفتار می شود. اگر آن را به معنی وسیعش در نظر بگیریم موادی مانند آسپرین یا قهوه را هم در بر می گیرد. اما معمولاً منظور از مواد مخدر موادی اند که منع قانونی دارند مانند هروئین ، تریاک ، ال.اس.دی یکی از ویژگی های مهم در اعتیاد وابستگی است. یعنی در شخص میلی شدید و وسوسه آمیز به مواد ایجاد می شود که ممکن است اعتیاد به صورت وابستگی جسمانی یا روانی و یا ترکیبی از هر دو باشد. در حالت اول (وابستگی جسمی) در صورت دیر رسیدن یا عدم مصرف فرد دچار علایم خفیفی از لرزش مختصر اعضای بدن و علایم شدید آن شوک های مرگ آور است. در وابستگی روانی شخص دچار ناراحتی های روانی روحی و افسردگی می گردد.(قراباغی.1387) سوء مصرف و اعتیاد به مواد تغییر دهنده رفتار و خلق و خو آثار مخرب جسمانی مانند (بیماریهای گوارشی ، قلبی ، تنفسی ، عصبی ، ایدز ، مجروح شدن و در برخی مواقع مرگ) ، روانی مثل (استرس ، اضطراب ، دلهره ، بی قراری ، افسردگی ، فراموشی و پریشانی) ،خانوادگی مانند (اختلاف وکشمکش با اعضای خانواده ، ارتباط ناسالم با افراد خانواده ، سوء استفاده و تجاوز جنسی ، دعوا و خیانت و کتک کاری ، طلاق و جدایی) ، شغلی مانند (تأخیر و غیبت از محل کار ، اخراج و بیکاری)،مالی مثل (بدهکاری ، ورشکستگی ، فقر و تنگدستی ) ، اجتماعی مانند ( طرد ، انزوا و گوشه گیری ، از دست دادن دوستان ، بی ارزشی ، نداشتن احترام ، تنهایی و بی کسی) ، اخلاقی ( دروغگویی و تهمت ، زنا ) دارد و باعث ارتکاب خلاف ، جرم و جنایت های مختلف همانند ( تجاوز و سوء استفاده های جنسی ، تقلب ، دزدی ، رشوه خواری ، ربا ، کلاهبرداری و قتل) می شود.( دباغی.1387) از نظر سازمان راهنمای تشخیص و آماری انجمن روان پزشکی آمریکا (APA) اعتیاد الگویی از مصرف مکرر مواد است که معمولاً به ظهور علایم تحمل ، ترک و رفتارهای اجباری مصرف مکرر مواد می انجامد.اعتیاد ، عادت اکتسابی است که زمانی ظهور کرده و خاموش کردن آن حتی در مواجه با پیامدهای بسیار منفی و چشم گیر آن دشوار است. واژه « وابستگی» حاکی است که الگوی رفتار شامل کنترل ضعیف خود فرمانی است که با وجود بازخوردمنفی ادامه دارد و اغلب به نظر می رسد خارج از کنترل باشد. اسکول و پاندینا (2003) معتقدند در بحث از مصرف مواد ، رفتارهای وابسته به مصرف متأثر از عوامل درون شخصیتی ، برون شخصیتی و اجتماعی – فرهنگی است. (بهاری.1388) هر جامعه ای سعی می کند از طریق وضع قانون و بکارگیری افراد از هنجارهای اجتماعی مصرف مواد را به نظم و قاعده درآورد.کسانی که در هر عملی حد مجاز را رعایت نکنند منحرف و نابهنجار تلقی می شوند. ممکن است در جوامع مختلف و یا در یک جامعه در زمانهای مختلف تخطی از حد مجاز انحراف به شمار نیاید. مثلاً در بسیاری از نقاط در آفریقای شمالی مصرف الکل و ماری جوانا ممنوع است. در بعضی مناطق هندوستان تریاک در فروشگاه ها به طور آزاد به فروش می رسد اما مصرف الکل طبق قانون اساسی منع شده است. آنچه در این بین به نظر قابل بیان است اینکه هنجارها و قوانین وضع شده در جوامع ارتباط چندانی با خطرات واقعی اینگونه مواد روی سلامتی بدن ندارند. بلکه از نظر جامعه شناسان آنچه اهمیت دارد عکس العملی است که جامعه در برابر انواع این مواد نشان میدهد. زیرا این نحوه عکس العمل جامعه است که نقش و پایگاه های اجتماعی مصرف کننده مواد مخدر را تعیین می کنند.(قراباغی.1387) 5-2- تعریف واژه اعتیاد و مفهوم آن : واژه اعتیاد در فرهنگ لغت معین و عمید به معنای خو گرفتن و عادت کردن آمده است و منظور از عادت هر عملی که به صورت خود به خودی و بدون دخالت تفکر و اندیشه صورت می گیرد. برای درک معانی آن ابتدا تفاوت اعتیاد با عادات باید مشخص گردد. عادت های ذاتی انسان مانند تعریق یا تنفس جهت حفظ تعادل بدن و جهت ایجاد سازگاری با مقتضات گوناگون حیات ، ضروری است و انسان در زمان مقتضی و شرایط لازم به کسب عادات و یادگیری جهت تطابق بهتر با امور زندگی خود می پردازد ، با این حال در مورد اعتیاد نحوه واکنش متفاوت است. به این معنا که اعتیاد یک عادت غیر انطباقی است که مانع از ایجاد سازگاری مورد نیاز و مناسب آدمی با جریانات و شرایط محیط شده و از ادامه ترقی و تعالی در او می کاهد. اعتیاد یک اصطلاح غیر علمی و عامیانه و به معنای وابستگی بیمار گونه به مصرف یک یا چند نوع ماده مخدر است که سب بروز رفتارهای مواد جویانه شده و در صورت مصرف نکردن آن ماده ، علایم محرومیت در شخص معتاد بروز می کند. منظور از مواد یک ماده شیمیایی – نه خوراکی – است. بعد از مصرف ، وابستگی و نیاز شدید در فرد به مصرف دوباره آن منجر می گردد.(بهاری.1388) به طور متعارف اعتیاد برای شناسایی رفتارهای خود مخربی بکار می رود که شامل مولفه های دارویی است. این واژه مختص کسانی است که گرفتار وابستگی جسمانی به یک یا بیش از یک داروی غیر قانونی اند : که شامل هوس کردن شدید به مواد و نیاز به مواد بیشتر برای رسیدن به همان تأثیر قبلی است (APA . به نقل از دی کلمنته ، 2003) در سال 1964 سازمان بهداشت جهانی به این نتیجه رسید که اصطلاح اعتیاد ، دیگر اصطلاحی علمی نیست و « وابستگی دارویی » را به جای آن توصیه کرد. مفهوم وابستگی به مواد در ضمن چند دهه معانی رسمی بسیار و معانی معمولی فراوانی داشته است. اساساً ، در ارتباط با تعریف وابستگی از دو مفهوم استمداد شده است : ( 1- وابستگی رفتاری و 2- وابستگی جسمی). وابستگی رفتاری بر فعالیت های مواد جویی و نشانه های وابسته به الگوی مصرف بیمار گونه تأکید کرده است. وابستگی جسمی بر اثرات جسمی (فیزیولوژیکی) دوره های متعدد مصرف مواد تأکید نموده است. تعارف منوط به وابستگی جسمی با ملاک های طبقه بندی از وجود تحمل و اثرات ترک استفاده کرده اند.از نظر DSM-IV تجدید نظر شده (DSMIV-TR) ملاک تشخیصی برای سوء مصرف مواد الگوی غیر انطباقی مصرف یک ماده که به ناراحتی قابل ملاحظه از نظر بالینی منجر شود و در طول مدت حداقل 12 ماه مصرف داشته باشد ، تعریف شده است.(کاپلان و سادوک.1387) مهمترین و قابل تعریف ترین مشخصه اعتیاد وابستگی (جسمی – روانی) به عنصری طبیعی یا شیمیایی است که پس از مدتی جدایی از آن بسیار دشوار می شود. وابستگی جسمی وضعیتی است که در آن بدن فرد ، خود را با آن ماده سازگار کرده و بخشی از وضع طبیعی (Normal) عملکرد معمولی در سلولهای بدن شده است. این وضع دو مشخصه عمده دارد : 1- تحمل 2- محرومیت از مواد . در تحمل بدن که بصورت افزایشی خود را در جذب آن ماده سازگار می بیند باید بصورت تصاعدی از آن برای ارضای خاطر خود استفاده کند. در برخی از موارد این افزایش به مرحله ای می رسد که افزدون بیشتر مواد حاصلی ندارد و تسکینی برای فرد ایجاد نمی کند. محرومیت از مواد عبارت است از علایم جسمانی و روانی ناخوشایند در شخص معتاد که زمانی به وجود می آید که از استفاده از موادی که به آن وابسته است محروم شود. بروز نوع علایم به نوع مواد مصرف شده بستگی دارد و شامل تحریک پذیری عصبی ، اضطرای ، میل بسیار شدید به مصرف ، توهم ، تهوع ، سردرد و لرزشهای عضلانی است. مواد مختلف قدرتهای بالقوه متفاوت در ایجاد وابستگی جسمانی دارند. وابستگی جسمی به هروئین بسیار بالاست ولی در برخی مواد دیگر مانند LSD کمتر است. (هافمن و واینر 1992) وابستگی روانی حالتی است که در آن فرد در استفاده از مواد با هدف لذت بردن احساس اجبار می کند بدون اینکه الزاماً از نظر جسمی وابستگی وجود داشته باشد. در این گونه افراد بسیاری از فعالیتها صرفاً بر محور به دست آوردن این مواد است (روزنبرگ) افراد وابستگی به مواد را به دلیل تکرار استفاده از آن می آموزند.(شاملو.1388) 6-2-تعریف مواد مخدر : مواد مخدر به آن دسته از موادی گفته می شود که از طریق کشیدن ، تنفس ، بلعیدن ، تزریق ، بالا کشیدن از راه بینی و جذب کردن وارد بدن فرد می شود. با سرعت های گوناگون وارد سیستم گردش خون شده و در نهایت با ورود به مغز ، نحوه احساس ، تفکر ، دریافت و رفتار شخص مصرف کننده را تحت تأثیر قرار می دهند. این تاثیرات با توجه به نوع مواد ، نحوه مصرف ، میزان مصرف و متغیر های فردی خاص ، در بین افراد مختلف متغیر می باشند.(هومان.1387) اثرات مواد مخدر بر انتقال دهنده های عصبی : تخریب نورونها تغییر غشای نورون اثر گذاری روی آنزیمها آزاد کردن انتقال دهنده های عصبی که تحریک عصبی را شبیه سازی می کنند تخریب انتقال دهنده های عصبی جلوگیری از باز جذب سروتونین تقلید کردن از انتقال دهنده های عصبی تغییر در حساسیت گیرنده های عصبی مسدود کردن گیرنده ها 10-تولید انتقال دهنده عصبی کاذب (فریب مغز) 7-2-راههای مصرف مواد : مواد از سه راه اصلی : 1- بلعیدن 2- تزریق 3- استنشاق 4- و گاه زیر زبانی ( گوش ، چشم ، بینی ، مقعدی و مهبلی) مصرف می شوند. بلعیدنی ها : اثر اوج رسانی کمتری دارند اما نسبت به استعمال ، تزریق و استنشاق دارای اثر بخشی طولانی تری هستند. تزریقی ها : دارای شروع سریع ( از چند ثانیه تا چند دقیقه) نقطه اوج بالا و مدت اثر نسبتاً کوتاه دارند. استنشاقی ها : مانند داروهای تزریقی شروع سریعی دارند. نقطه اوج بالا دارند ولی طول عمر و نیز اثر نسبتاً کوتاهی دارند. 8-2- طبقه بندی مواد مخدر : مواد افیونی (تریاک) : طبیعی ، نیمه ترکیبی (هروئین) و خواب آورهای ترکیبی (کراک) تحریک کننده ها (الکل) : مثل آمفتامین ، کوکائین ، شبه آمفتامین ها و کافئین توهم زاها : مثل LSD، پیلوسیبین ، مسکالین و مواد تحریک کننده داروهای استنشاقی : اتر ، نفت ، بنزین ، انواع حلال ها _مواد افیونی : شامل تریاک و داروهای مصنوعی مثل هروئین ، متادون ، کدئین ، اکسی کودون و ... بر روی گیرنده های افیونی بدن ( آندورفینی) تاثیر می گذارد. مصرف تریاک (استنشاقی – خوراکی ) هروئین از طریق بینی (لانفیه) ، تزریق داخل وریدی و تزریق زیر جلدی است. _مواد محرک : کوکائین – قرص های اکس Xtazi کوکائین : دارای نشئگی قوی و شدید (حتی با یک بار مصرف اعتیاد زاست). مصرف (کشیدنی ، وریدی و استنشاقی ) است. مشروبات الکی آمفتامین ها : انواع دست ساز آن (Ecstasy) ، (Ecs) و (Eve) و ترکیبات دیگری مثل شیشه (Ice) یا فرم خالص آمفتامین و نام های دیگر آن : اشک خدا و عروس خوشگله است. مصرف آمفتامین ( استنشاقی ، تزریقی ، تدخینی ) است. _ مواد توهم زا : ( پسیلوسیبین ، مسکالین و LSD و غیره ؛ دارای اثرات روانی شامل ادراکات روشن و عمیق از محرک های بیرونی است. رنگ و جنس غنی تر به نظر می آید. موسیقی روشن تر و غنی تر. هیجانها تشدید می شوند و تغییرات ناگهانی دارند. جابجایی حس رایج است. توهم بویژه توهم بینایی شایع است.(بهاری.1388) 9-2-خطرات مصرف مواد مخدر: مواد مخدر از جمله (تریاک ، هروئین ، مورفین ، کریستال و ...) الگوی بیداری- خواب را به هم می ریزد. مصرف کنندگان اینگونه مواد ، شب ها تا دیر وقت بیدارند و نمی توانند بخوابند و صبح ها نیز برای به موقع بیدار شدن با مشکل مواجه اند. احتمال ابتلا این افراد به اختلالاتی چون مشکلات جنسی ، ناتوانی جنسی و مشکلات بهداشت دهان و دندان بالاست. خشکی دهان و بی حوصلگی در رسیدن به سلامتی دهان و دندان دچار پوسیدگی متعدد دندانها و مشکلات لثه ای می شوند. اثر ضد درد این مواد باعث عدم توجه به موقع بیمار از مشکلات طبی اندامهای بدن شده و اغلب در دوره پیشرفته بیماریها از آن مطلع می گردند. الکل : باعث ایجاد فقر تیامین ، ویتامین (B12) می شود ؛ چون با تخریبی که در سیستم گوارش ایجاد می کند جذب ویتامین ها را مختل کرده و اثرات تخریبی بر سلولهای مغزی می گذارد. باعث ایجاد فراموشی بدون بازگشت (سندرم نسیانی) و نوعی دمانس (زوال عقلی) پیشرونده و غیر قابل برگشت به نام سندرم (کورساکف) می شود. الکل منجر به ورم لوزالمعده (غده پانکراتیت) و کبد نیز می گردد. تأثیر دیگر الکل بر مغز اختلال در قوه قضاوت و تصمیم گیری شخص است. مواد محرک و آمفتامین ها : (شیشه –Ice) باعث بروز اضطراب ، بی قراری ، تعریق زیاد و طپش قلب می گردد. بیمار ملتهب و بی تاب است و از کنترل هیجاناتش ناتوان است. کوکائین نیز باعث اختلال در خون رسانی به مغز شده و اغلب منجر به سکته های مغزی خطرناک می شوند. حشیش : احتمال ایجاد بیماریهای روانی را تشدید می کنند. ( ژن های نهفته بیماری روانی را بیدار می کند). از لحاظ روانی ( در خلق ، قضاوت و قدرت تصمیم گیری) ثبات نداشته و روحیه و افکارشان متأثر از مصرف ماده است. در یک حالت بسیار ترسو در مواقعی بی باک و شجاع اند ، گاه بذله گو و شوخ طبع و در حالتی دیگر بدعنق و بی حال اند.(سرگلزایی.1386) 11-2-دیدگاه نظری و تئوریک اعتیاد: در خصوص اتیولوژی و سبب شناسی اعتیاد ، دیدگاههای نظری و تئوریک متنوعی مطرح شده است که در این رساله به آنها پرداخته می شود. علل زیست شناختی مستعد کننده اعتیاد : از نقطه نظر زیستی برخی عوامل ژنتیکی افراد را مستعد معتاد شدن می سازد که نسبت به بقیه کمتر از خطر اجتناب می کنند و بیشتر به سمت رفتارهای پر خطر و ریسک پذیر می روند. این افراد ساختمان شیمیایی مغزشان به گونه است که صبور و بی احتیاطند. در الگوی کودکی شان خاطرات آتش بازی ، کتک کاری وحشیانه ، پریدن از بلندی ها و در نوجوانی درگیری با مسئولان در مدرسه ، معلمان ، موتور سواری و رانندگی های بی احتیاط زیاد است. ولی کمتر از نیمی از معتادان دارای چنین ساختار ژنتیکی اند. در اغلب آنها سایر جنبه ها ( روان شناختی – جامعه شناختی – معنا شناختی) اسیب پذیرترند.(مسعودی ، 1388) علل روان شناختی مستعد کننده اعتیاد : وقتی از عوامل روان شناختی صحبت به میان می آید منظور الگوهای رفتاری تکرار شونده ای است که فرد در زندگی خود دارد و معمولاً این الگوها ریشه در تربیت وی دارند. برخی از این الگوها با اعتیاد هیچ ارتباط خاصی ندارند اما زمینه ساز بروز آنند. یکی از این الگوها « نارضایتی دائمی » است. یعنی میزان رضایت داشتن از زندگی که در دوران کودکی آموخته می گردد. دومین الگو « تغییر از بیرون » است. الگوی ذهنی چنین شخصی این است که تا تغییر از بیرون (محیط) اطراف رخ ندهد زندگی من تغییر نمی کند. الگوی شایع دیگر « انکار» نام دارد ، اینگونه افراد خود را می فریبند. توانایی و ظرفیت آنها در درونگری و ارزیابی خود پائین است. مشکلات را نمی پذیرند. الگوی دیگر « اهمال و سهل انگاری » است . کارها و مشکلات را روی یکدیگر تلنبار کرده و روی هم انباشته می کنند. (وحیدی، 1387) علل اجتماعی مستعد کننده اعتیاد : در خصوص الگوی جامعه شناختی عامل مهم که زمینه ساز اعتیاد است « پذیرش فرهنگی مصرف مواد در جامعه » است. در هر ملتی بسته به شدت مقبولیت ماده خاص شیوع اعتیاد بالاتر است. مثلاً در فرانسه (مصرف الکل) از نظر فرهنگی کاملاً پذیرفته شده است. 10/0 مرگ و میرها در این کشور ناشی از الکل و در حدود 30/0 بیماریهای جسمی ناشی از عوارض سوء مصرف الکلی هاست. علل معنا شناسی – فلسفی : و الگوی آخر به دنبال یافتن « معنا برای زندگی » است. یکی از نیازهای انسان یافتن معنا برای زیستن است. دغدغه معنا از مهمترین ویژگی های دنیای امروز است که موجب تلاش در جهت بهتر زیستن و ایجاد امید و بالندگی در زندگی است. (سرگلزایی.1386) 12-2- پیامدها وعوارض مصرف مواد مخدر: 1-عوارض جسمانی: اگر مصرف روزانه ی شخص معتاد متوقف گردد و از ده تا دوازده ساعت بیشتر طول بکشد ، به عوارض و ناراحتی های جسمی ، عصبی مانند اضطراب ، بی قراری ، آبریزش مکرر بینی و چشم ، ناراحتی های عضلانی ، فشار شدید در ستون فقرات ، دل پیچه ، دل درد ، بی اشتهایی ، استفراغ مکرر ، کم وزنی شدید و لاغری. اگر به چنین شخصی بین دو یا سه روز مواد مخدر نرسد ، اعتیادش از بین می رود. زیرا نرسیدن مواد به بدن عارضه دارد ولی مرگ و میر ندارد ، مشروط به اینکه پس از ترک اعتیاد به مواد مخدر دسترسی نداشته باشد. تریاک و مشتقات آن دندان ها را کثیف و آسیب پذیر کرده ، مخاط دهان را ملتهب می سازد موجب نقصان ترشحات بزاقی غدد می شود. 2-1- ورود هروئین و مرفین به بدن ، کار دستگاه عصبی را در سطوح مختلف تغییر داده و در صورت تداوم مصرف آنرا به بدکاری مزمن و دائمی سوق می دهد. 3-1- مواد افیونی منجر به تنبل شدن ساختمان کبد می شوند ، راه ریختن صفرا به روده را منقبض و تنگ می کند. چون ترشحات پانکراس به خوبی در روده ها ریخته نمی شود ، یرقان ایجاد می شود که اثرات ناگواری در سیستم گوارشی به جا می گذارد. 4-1- کلیه ها : در اثر مصرف مواد مخدر متورم شده و منجر به اشکال در دفع ادرار یا ادرار توأم با درد و سوزش و نیز تکرر ادرار می گردند. 5-1- مشکلات جنسی نیز از عواقب دیگر استفاده از مواد مخدرند. مواد مخدر می توانند سبب کم یا توقف میل جنسی شوند. زنان معتاد خیلی زود نازا می شوند و در دوران بارداری احتمال سقط جنین در آنها بالاست. 6-1- مواد مخدر تارهای صوتی حنجره را تحریک کرده و به التهاب مزمن آن می انجامد که منجر به غیر طبیعی شدن صدای فرد می گردد و گاهی بیماری برنشیت (آسم) را در پی دارد ، ریه ها به محیط سازگار جهت بروز بیماری سل می شود. 7-1- وقتی دود تریاک ریه را پر می کند ، اکسیژن رسانی به خون ضعیف شده و منجر به تنگی نفس و تپش قلب بالا (غیر عادی) می گردد. 8-1- از عوارض دیگر آن می توان خشکی پوست ، قرمز شدن ، بالا رفتن یا پائین آمدن در جه حرارت پوست در نواحی مختلف بدن بویژه (دستها و پاها) ، شکنندگی ناخن ها ، سیاهی یا رنگ پریدگی پوست صورت و به طور کلی (ضعف عمومی) نام برد. عوارض روانی : فرد معتاد تعادل روانی ندارد. لا ابالیگری ، عدم توجه به اصول و قوانین جامعه تسلیم شدن در برابر پیشامدها ، ضعف اراده ، عدم توجه به وظایف و مسئولیت شخصی و اجتماعی وی از خصوصیات رفتاری اینگونه اشخاص است. از لحاظ عاطفی افرادی عصیانگر ، نابالغ ، بی قرار و دارای احساساتی خصومت زا هستند. اضطراب بالایی دارند. احساس و بی کفایت بودن می کنند. اصل اتکای روانی مقدم بر اعتیاد بر جسم است. زیرا قبل از اینکه شخص تعادل جسمی اش را از دست بدهد تعادل روانی خود را تا زمان رسیدن به آن ماده مصرفی از دست می دهد. (شایعترین عوارض روانی افسردگی- اضطراب و ADHD) می باشد. 3- عوارض اجتماعی : افراد معتاد سازنده و مولد نیستند بلکه مصرف کنندگانی اند که کاری جز ضرر رساندن ندارند. فرد معتاد به اعضای خانواده خود احساس مسئولیت ندارد ، موقعیت اجتماعی وی متزلزل است. به دیگران اعتماد ندارد و برآوردن خواسته ها و نیارهای خود را بر دیگران ارجح تر می دارد. در روابط اجتماعی رفتاری سطحی و بسیار تصنعی دارد ، به ندرت پیوندهای عاطفی یا وفاداری به تعهد دارند. تنها تلاش وی در جهت کسب مواد مخدر صرف می شود و چون ناگزیر به پرداخت هزینه آنند به راهای نادرست و غیر قانونی و از نظر اجتماع نابهنجار مانند (دزدی ، تجاوز به دیگران ، آدم کشی و فحشاء) روی آورند. این اعمال باعث دیدی محتاط و ناشایست از سوی افراد یک جامعه به آنان شده و نظم اجتماع را به هم می ریزند.(قراباغی.1387) 13-2-پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر و انواع آن : در دیدگاه عمومی حوزه پیشگیری از بیماریها از روح اجتماع نگر برخاسته است. (زاکس 1998) . نکته قانع کننده و محکمی که مشخص شده است اینکه هیچ نوع اپیدمی تا کنون از طریق درمان صرف افراد مبتلا به بیماری ریشه کن نشده است. (سیلورمن ، وادیکس 1991) . رویکرد و دیدگاهی که گستره آن فراسوی سنتی درمان فرد – مدار است. این امکان را فراهم می کند تا به افراد بیشتری کمک شود. بطور کلی برنامه های پیشگیری علاقمند به مداخله های زود هنگام هستند تا دیر هنگام ، بر کارکرد ، بهزیستی و ارتقاء بهداشت تمرکز دارند تا ناتوانی. نسبت به مشارکت جمعی متخصصان پزشکی و همین طور مراکز تخصصی و تأکید روی به دست آوردن نتایج معمولی بر حسب خود کارآمدی ، استقلال و کارکرد بهبود یافته و علاقه فزاینده به وجود آمده است. انواع پیشگیری : پیشگیریها سه قسم اند : 1-پیشگیری اولیه : سعی دارد از بروز یک اختلال (سوء مصرف مواد) قبل از ایجاد آن جلوگیری کند. تلویح فعالیت این پیشگیری بر این است که باور دارند که عوامل علّی را می توان شناسایی کرد و تغییر داد. نمونه هایی از مداخله های اولیه در مورد سوء مصرف مواد عبارت است از : (تلاشهای رسانه های جمعی برای افزایش آگاهی از فشارهای اجتماعی مثل همسران – گروه های همتا) که در شروع مصرف نقش دارند ، یا تلاش گروه های معروفی چون مادران مخالف با رانندگی در مستی (MADD) و آموزش مقاومت در مقابل سوء مصرف (DARE) (برنامه آگاهی همگانی برای آشنایی با خطرات مواد اعتیاد زا) 2-پیشگیری ثانویه : سعی دارد آن دسته از افرادی را که در معرض خطر بالای ابتلاء به اختلال سوء مصرف مواد هستند ، شناسایی و با مداخله از ابتلای کامل و تمام عیار پیشگیری کنند. این رویکرد بر این فرض است. 3-پیشگیری ثالث:برای کاهش شدت یک اخبلال سوء مصرف مواد طراحی می شود. اساسا این نوع از پیشگیری از سوی برنامه های درمان سنتی ارائه می شود. فرد قبل از این علائم و نشانه های کامل اختلال را دارد و درمان جهت توقف پیشروی اختلال سوء مصرف مواد و بازپروری و بازتوانی در شخص صورت می پذیرد. (برنامه های ترک اعتیاد در مراکز تخصصی/درمانهای گروهی و فردی و ...)(رنجگر.1387) 13-2-مراکز درمانی تخصصی سوء مصرف مواد و الکل: 1- مراکز سم زایی / دارو درمانی: به زبان ساده، وقتی که بدن به استفاده از دارویی عادت کرده باشد ، قطع آن دارو موجب بر هم خوردن توازن و تعادل ذهنی و جسمی می شود و عوارض نامطلوبی به جای می گذارد و تنها می توان از طریق سم زایی این عوارض را تحت کنترل در آورد. سم زدایی معمولاً یک روش درمانی مجزا تلقی می شود و از آن می توان به عنوان روشهای درمانی دیگر استفاده کرد . سم زایی به رفع اثرات انزوا طلبی و گوشه گیری کمک می کند ، اما مشکلات روانی اجتماعی و رفتاری مرتبط با سوء مصرف را حل نمی کند. سم زدایی کامل یکی از مهمترین اهداف اکثر برنامه های درمانی است و می توان آن را پیش شرط درمان برخی از مشکلات پزشکی دانست سم زایی را هم می توان با قطع یک باره مواد و هم قطع تدریجی آنها آغاز کرد .(UNDCP2000) 2- برنامه های توانبخشی سر پایی : برنامه های توان بخشی مانند سم زدایی ممکن است در مراکز غیر درمانی و بیمارستان ها اجراء شود و معمولا 3 تا 4 هفته ای هستند هدف کلی برنامه باز توانی کمک به حل مشکلات فرد بیمار مراجعه کننده است که مشکلاتش را درک کند و او را برای بهبودی طولانی آماده کند ( مک کرادی ، دین ، دوبریویل و سوانسون 1985.) 3- اجتماع درمانی : اجتماع درمانی ، به ویژه برای افراد معتاد به مواد مخدر تشکیل می شود . بنابر تعریف ، یک اجتماع درمانی مرکز اقامتی است که فرد مصرف کننده ( وابسته به مواد) در آنجا زندگی می کند و از فشار های محیط بیرون و مواد مخدر درامان است در آنجا می تواند بیاموزد که چگونه زندگی جدید عاری از مواد را پیش بگیرد. هدف از گروه درمانی باز گرداندن معتادان به جامعه از طریق ایجاد یا خلق یک محیط باری رسان متقابل مجزا شده و با ساختار است که در آن فرد معتاد می تواند یاد بگیرد همانند یک شرکت کننده بالغ و پخته عمل کند ( پولیچ ،2009) 4- ارائه دهندگان مشاوره سر پایی: مشاوره اعتیاد به بیماران سر پایی در بسیاری از مراکز جامع بهداشت روانی محلی تا مطلب های خصوصی پزشکان ارائه می شود ویژگی بارز این مراکز این است که اولاً اجازه می دهد فرد خودش باشد و درمان به صورت فردی ارائه می شود در ثانی مشاوره طراحی برنامه های درمانی را بر اساس اهداف کوتاه مدت و دراز مدت ترغیب می کند و ثالثاً : مشاور سر پایی به فرد این فرصت را می دهد که رفتارهای جدید را در محیط های عادی امتحان کند. 5- الکلی های گمنام (AA) و معتادان گمنام(NA): الکلی های گمنام ( آلانون ) و معتادان گمنام ( نارآنون) گروههای خود یاری هستند که در دنیا دست به کار شده اند و به طور کلی اینگروهها درمانی ارائه نمی کنند؛ بلکه برای حمایت از بهبود بافتن افراد الکلی یا سوء مصرف کنندگان مواد در فرایند توانبخشی خود شکل می گیرند هدف آنها به حداقل رساندن مشکلات بهداشتی و اجتماعی ناشی از مصرف مواد است . معتادان گمنام: مردان و زنان همدردی هستند که تجربیات ، نقاط قوت و امید خود را با یکدیگر در میان می گذارند ، که ممکن است مشکلات رایج شان را حل کند. تنها شرط مورد نیاز برای عضویت تمایل به توقف در مصرف است.(بهاری.1387) 14-2- شیوه های درمان سه مرحله و سه فعالیت عمده، در درمان بیماران وابسته به مواد جهت ترک و رهایی از اعتیاد عبارتند از: 1- بهبود وضعیت جسمی معتاد که با انجام کلیه آزمایش های پزشکی به منظور درمان و پیشرفت وضع جسمی معتادان و مواد لازم با همکاری کلینک ها ، بیمارستان ها و بخش بهداشتی /پزشکی صورت می گیرد.(قراباغی.1387) بسیاری از مواد مانند ( تریاک و مخدرهای شبه تریاک ( هروئین ، کدئین ، کریستال و الکل) وابستگی فیزیولوژیکی ایجاد می کنند. این علایم بسته به نوع ماده مصرفی ، مقدار و مدت زمان مصرف و شرایط جسمانی افراد بسیار متنوع اند که به صورت ( درد، بی قراری، لرزش ، عصبانیت ضعف و سستی و ...) تظاهر می یابد تحمل این علایم بدون کمک های پزشکی و مصرف داروهای مناسب گاهی بسیار سخت و در مواردی خطرناک است (سایت پزشکان بدون مرز ، 1388) 2- ترک وابستگی روانی معتاد که از طریق معالجه های فردی و گروهی و گروه درمانی و پیگیری مشکلات و مسایل بحث انگیز که از نظر روانی فرد معتاد با آنها روبروست.(قراباغی.1387) هر چند علایم حاد ترک ظرف چند هفته فروكش می کند ، علایم خفیف اما مزمن ترک شاید ماهها طول بکشد هر چه زمان طولانی تر باشد احتمال موفقیت در درمان بالاتر می رود بعضی تا ماهها بی حال و کم حوصله اند برخی دچار تحریک پذیری و زود خشمی می شوند بعضی از افراد تا چند ماه بعد دچار انزال زود رس ، بدخوابی ، مشکلات گوارشی می شوند میل و وسوسه شدید در فردی که ترک کرده بالاست بیان این افکار ، بودن در حضور جمعی مانند خود که دارای چنین مشکلاتی هستند گرفتن مشورت و ارائه راهکارهای از سوی دیگران می توانند در گذر از مراحل آسیب پذیری موثر باشند .(زکی.1387) ایجاد تسهیلات برای تطبیق فرد معتاد با جامعه و باز توانی وی که مهمترین کوشش در این مرحله فعالیت هایی است که از طریق مراقبت های بعدی پس از ترک انجام می گیرد: بدست آوردن شغل قبلی ، تهیه مسکن و سر پناه ، لوازم مورد نیاز و مشاوره های مورد نیاز وی شخص رها شده از اعتیاد تا 12 ماه پس از ترک می تواند به مراکز مشاوره ای که به همین منظور وجود دارد مراجعه کنند.(قراباغی.1387) 15-2- اقدامات درمانی: درمان سوء مصرف اعتیاد به دلیل راهبرد ها و فعالیتهای مورد استفاده انواع متنوعی دارد همین طور اهداف اقشار ، گروههای هدف و زمینه های ارائه دهنده خدمات در تعیین نوع درمان موثرند. به طور کلی 5 روش اصلی در درمان عبارتند از : 1- درمان جسمی 2- درمان دارویی 3- درمان های روان شناختی / مشاوره ای 4- درمانهای گروهی و خانوادگی 5-درمان های سنتی (مثل طب سوزنی). واتسون(2010) معتقد است که پرهیز / پاکی پیش شرط پیشرفت در درمان است ؛ نه نقطه پایانی درمان. وقتی افراد در جهت قطع جریان اعتیاد شروع به پرهیز یا کنترل مصرف می کنند تمامی مشکلات نشان خود به خود از بین نمی رود درمان هم بر عوامل درون روانی و هم عوامل محیطی و بین فردی متمرکز است .(بهاری.1387) 16-2-برنامه های نگهدارنده با متادون: پیشگام استفاده از متادون به عنوان درمان اعتیاد ( معمولا هروئین) در سال 1995 ( دوله ونیسواندر) بودند ( درنیویورک طی سالهای 60-1995) هدف آنها از استفاده این ماده مخدر ترکیبی ( ساخته شده ) تمرکز به توانبخشی و کمک به معتادان برای داشتن یک زندگی پر بار بود نه دارویی برای خلاص شدن از دست ماده مخدر . در سالهای اخیر دور نگهدارنده متادون یک رویکرد درمانی مهم شده است چرا که به عنوان راهی برای نجات شخص معتاد از بی ثباتی سبک زندگی مرتبط با به دست آوردن و مصرف مواد مخدر است این روش درمانی شرایطی ایجاب می کند تا فرد به طور منظم برای دریافت متادون به درمانگاه یا مرکز درمانی مراجعه کند و آزمایش ادرار دهد تا اطمینان لازم حاصل شود که شخص دارو یا ماده دیگری مصرف نکرده باشد. اساس « درمان نگه دارنده» بر مبنای این پیش فرض استوار است که عده ای از بیماران چه به دلیل شرایط جسمانی – روانی و چه علل دیگر هنوز آمادگی لازم برای قطع مصرف مواد و خروج ازوادی ارتباط با مواد را پیدا نکرده اند سیستم درمانی به جای نادیده گرفتن این گروه از افراد ، یک برنامه درمانی را برای این دسته از بیماران طراحی می کند تا براساس آن تا هر زمان که مایل باشد به یک مرکز درمانی مراجعه و به جای ماده مخدر غیر بهداشتی و غیر قانونی از داروی مخدر قانونی و بهداشتی تحت نظر پزشک ( روانپزشک ) استفاده کند گرچه در برنامه " درمان نگهدارنده " شخص بیمار همچنان به یک ماده شیمیایی وابسته است اما سبک زندگی او تغییر چشمگیری پیدا می کند.(سرگلزایی.1386) علت شایع شکست در درمان اعتیاد این است که بسیاری از بیماران هدف درمان را " قطع مصرف مواد " قرار می دهند و زمانیکه به این نقطه می رسند درمان را خاتمه یافته تلقی می کنند در حالیکه تا زمانیکه الگوهای روانشناختی بیمار تغییر نیابد همیشه خطر بازگشت اعتیاد زنده است.(همان منبع) تاثیر متادون ( یک داروی مخدر مصنوعی به گونه ای است که با تجویز 20 تا 80 میلی گرم آن در روز ( تا 120 میلی گرم در روز نیز تجویز شده است ) می توان بیمار را در وضع ثابتی نگه داشت متادون با دور نگهدارنده تا زمانی که بتوان بیمار را از متادون که خود اعتیاد آور است ، باز گرفت تجویز می شود. درمان نگهدارنده متادون چندین مزیت دارد: اولا شخص وابسته به مواد افیوی را از مصرف وریدی ( هروئین) رها کرده و لذا شانس انتشار HIV را از طریق سوزن الوده پایین می آورد ثانیاً حداقل میل به مصرف را به وجود می آورد و در مصرف دراز مدت به ندرت منجربه خواب آلودگی یا افسردگی می شود و ثالثا : متادون این امکان را به بیمار می دهد که به جای فعالیت های غیر قانونی و خلاف به مشاغل مفید روی آورد ، سبک زندگی جدیدی را آغاز کند اما عیب عمده اش این نیست که بیمار نسبت به یک مادّه مخدر همچنان وابسته باقی می ماند.(کاپلان و سادوک.1387) متادون یک داروی کنترل شده با توان بالقوه برای وابستگی بالا و دوز مصرفی مرگ آور پایین است و فقط زمانی توصیه می شود که : 1- مواد افیونی به طور منظم ( روزانه ) مصرف شوند. 2- شواهد موثقی از وابستگی وجود داشته باشد. 3- بر مصرف متادون بتوان نظارت داشت به ویژه برای مقادیر اولیه مصرف در صورت تغییر دوز مصرفی تجویز شده بیمار حداقل 3 ماه تحت نظارت باشد افرادی که مصرف متادون را شروع می کنند باید از خطرات مسمومیت دوز بالای آن مطلع باشند. میزان تحمل بیمار باید بر اساس مقدار مصرف ، دفعات مصرف و طرز مصرف تجویز و سنجیده شود میزان تحمل فرد به متادون می تواند سه تا چهار روز بعد از عدم مصرف تحت تاثیر قرار گیرد بهتر است تجویز میزان متادون با دوز پایین شروع شده و به تدریج بالا رود باید توجه داشت سطح ثابت پلاسما پنج روز پس از افزایش آخرین مقدار مصرفی است مصرف از 10 تا 20 میلی گرم شروع شده و تا 60-120 میلی گرم ثابت نگه داشته می شود مصرف ثابت معمولا ظرف شش هفته حاصل می شود اما ممکن است طولانی تر هم باشد.(بهاری.1387) ( درمان نگهدارنده دارویی بر اساس یافته ها بدون مداخلات اجتماعی / روانی به علت اطاعت پایین دارویی و بالا بودن میزان ریزش ضعیف است ( اگر به تنهایی اعمال گردند )...(بوالهری.1387) 17-2-استفاده از روشهای گروه درمانی: انسان ها در گروه های اجتماعی متنوعی زندگی می کنند و فعال هستند در این شرایط عجیب نیست که بسیاری از مسائل عاطفی و احساسی شان از روابط مخدوش شده این گروهها ناشی نمی شود با پی بردن به اهمیت روز افزون روابط اجتماعی و بین فردی در سالهای اخیر به جای توجه به عوامل درون شخصی توجه به عامل حاکم میان افراد گروههای اجتماعی از اهمیت بیشتری برخوردار گشته است و بر این اساس در محیط بیمارستان ها عضای روانی ، کلینک ها دفاتر مشاوره و روان درمانی ها و ... به شکل بندی های گروهی توجه ویژه ای می گردد. امروزه انواع شیوه های گروهی و گروه درمانی متداولترین رویکردهای روان درمانی اند در مقابل گروه درمان روان درمانی فردی قرار دارد . - تاریخچه گروه درمانی: استفاده از گروه در درمان پدیده نسبتا تازه ای است هر چند التیام بخشی گروهی سابقه ای به قدمت تاریخ دارد که نمونه های بارز آن را می توان در تعالیم مذهبی می شود مشاهده کرد . ژوزف پرات 1974 پزشک اهل بوستون را اغلب پدر گروه درمانی می خوانند در آغاز قرن بیستم ژوزف پرات مساله گرد آوری بیماران معمول و آموزش جنبه های پزشکی بیماری آنها به طور دسته جمعی را مطرح کرد او صرف نظر از کار تعلیم ، فضایی گروهی ایجاد کرد تا بیماران در سایه آن در مقام کمک متقابل به یکدیگر بر آیند. چند سال بعد تعداد از روان پزشکان آمریکایی نظرات پرات در زمینه روان درمانی را بکار بردند از جمله لازل و مارش که از یک شیوه آموزش گروهی برای درمان ناخوشی های دماغی استفاده کردند. این شیوه درمانی بزودی گسترش یافته و جای آن را روان تحلیل گران پر کردند. آدلر شخصا از برنامه های گروه درمانی در مرکز هدایت کودکان و نیز معتادان به الکل استفاده نمود. جنگ جهانی دوم به گروه درمانی وسعت تازه ای بخشید ؛ گروه درمانی برای توده های زیادی از بیماران که به ارتش بریتانیا فراخوانده شده بودند نقش مهمی ایفا کرد از دیگر بانیان گروه درمانی در امریکا " کورت لوین " بود.(قراباغی.1387) -درمان با استفاده از روش درمانی گروهی : مشکلات و بیماریهایی که از طریق گروه درمانی قابل در مانند گسترده وسیعی دارند مشکلات مرتبط با خود انگاره نداشتن احساس هویت ، عزت نفس، هدف و مقصود مشکلات نشانه ای : اضطراب ، افسردگی روان تنی عملکرد ضعیف شغلی ، بر خورد نا کارآمد با فشار روانی ، مشکلات عاطفی ناتوانی در ابراز اهمیت ناتوانی در کنترل احساس ، پرخاشگریدر روابط اجتماعی ، ناتوانی در اعتماد به دیگران وابستگی شدید به دیگران ، اعتیاد جنسی ، مشکلات زناشویی و... بوده است. 18-2-خصوصیات افراد شرکت کننده در گروه درمانی: افرادی که تحت گروه درمانی قرار می گیرند باید از انگیزه بالایی برخوردار باشند و میل به تغییر در آنها زیاد باشد و در راستای رسیدن به این هدف به کوشند .ورود به برنامه گروه درمانی باید داوطلبانه باشد و شخص به صرف توصیه دوستان با اقوام و مسئولان درمان به انجام این کار مجبور یا وادار نشده باشد. فرد مراجعه کننده جهت دریافت کمک ( درمان) باید به این شیوه درمانی (درمان گروهی ) معتقد باشد و آن را شیوه ای درست و مناسب بداند تا خدمات ارائه شده برایش مفید واقع گردد. از آنجا که روند جریان درمانی در این شیوه اصولا یک فرآیند کلامی است فرد بیمار باید از مهارتهای کلامی و مفهومی لازم برخودار باشد معمولا گروه درمانی برای بیماران اسکیزوفرنی حاد، اختلال شخصیت اسکیزوئید شدید،شخصیت جامعه گریز، افراد مبتلا به بیماری انگاری و اختلال شخصیت خود شیفته و بیماران شدیداً افسرده ،در صورتی که مدت ( طول درمان) شرکت گروه درمانی طولانی باشند نمی تواند مفید باشد در طول درمان هر چه جلسات بیشتری تشکیل می شوند در بین اعضای گروه به تدریج صمیمیت بیشتری شکل می گیرد : افراد گروه یاد می گیرند ، احساسات و افکار آزاد دهنده خود را بیان می کنند در مقابل احساسات دیگران واکنش های مناسب می دهند در گروه احساس امنیت می کنند می فهمند که تنها خود دارای مشکلات زیاد نیستند بلکه هستند کسانی که مانند او درگیر فکر و هیجان و احساسی آزانده بوده اند.( یونسی، 1388) 19-2-روشهای کمک به معتادان از طریق گروه درمانی :تغییرات درمانی امور پیچیده ای هستند که تنها از طریق تجربه های متنوع و گسترده و هدایت یافته شکل می گیرند تجربیاتی که آنها را عوامل درمانی می نامیم عوامل درمانی را 10 مقوله عمده تشکیل می دهند: 1- ایجاد امید: برای نگه داشتن بیمار در درمان ضروری است اعتماد به شیوه درمانی می تواند خود یک اثر درمانی داشته باشد. تحقیقات مورگان (2010) نشان می دهد انتظار مفید بودن با نتایج مطلوب در درمان رابطه مثبتی دارند. بعضی از گروهها به امید اهمیت زیادی می دهند. این اساس گروههایی همچون معتادان گمنام است. در این گروهها افراد بهبود یافته داستان رهایی شان را برای دیگران بازگو می کنند شاید دلیل داشتن امید در این گروهها این باشد که فقط یک معتاد درد معتاد را می فهمد. 2- عمومیت داشتن: بسیاری از بیماران با این اندیشه آزار دهنده که خود او تنها دارای چنین بد شناسی یا مشکل وخیم و اسف بار است پا به درمان می گذارند. این حس منحصر به فرد بودن مشکل به انزوای اجتماعی می افزاید. شکسته شدن این انحصاری دیدن خود فرد را به آرامش خاصی می رساند افراد احساس می کنند با دنیا در تماس هستند و برای تجربه جدیدی از زندگی به او خوش آمد می گویند . 3- انتقال اطلاعات: پیشنهاد و راهنمایی که درون گروه اعضای به هم می کنند به انتقال اطلاعات تعبیر می شود در پایان یک دوره درمانی اکثر بیماران اطلاعات زیادی راجع به آدمی ، نشانه های روانی مرضی و خلقی ، تکاپوشناسی گروهی و فرایند روان درمانی آموخته اند فرایند تعلیمی و آموزشی درمان مخفی و پوشیده منتقل می شود 4- نوع دوستی : بیماران کمک را از هم دردهای خود دریافت می کنند . از حیث روابط انسانی هنگام ورود به درمان افراد احساس ناتوانی و شکستگی دارند این که فکر می کنند چیزی برای عرضه به دیگران / بیان گفتگو ندارند ارزشمند ترین تجربه برای آنها این است که حس کنند می توانند به حال دیگران مفید باشند و تجارب شان مثمر تر می باشد بر عزت نفس آنها می افزاید 5- رشد مهارتهای اجتماعی : این مهارت گرچه درمان قطعی بیمار به شمار نمی آید ، ولی قطعاً در بهبود روابط اجتماعی وی در آینده موثر است 6- رفتار تقلیدی : درمانگر برای شخص بیمار در حکم رهبر است در جریان جلسات درمان ممکن است بنشیند حرف بزند قدم بردارند یا حتی فکر کنند تقلید حتی اگر کوتاه مدت هم باشد به این دلیل که توام با تجربه جدید است از بعضی پافشاری ها و عدم انعطاف پذیری در بعضی از افراد کاسته و آماده همراهی می شوند . 7- یادگیری همنشینانه ( درون گروهی) : یک عامل پیچیده درمانی است که می توان با عوامل درمانی بصیرت / کار روی انتقال و تصحیح عاطفی تجربیات در درمان انفرادی مقایسه اش کرد. 8- همبستگی گروهی : همانند رابطه یا همدلی در درمان افرادی است که به خونی خود یک عامل درمانی نیست ، بلکه پیش شرط لازم برای درمان موثر است درست مانند رابطه در مشاوره فردی که شرط لازم را تشکیل می دهد 9- تخلیه روانی ( کاتارسیس): بیرون ریختن احساسات منفی که باعث آزار روحی است از نکات قابل تعمق در کار درمان است . کاتارسیس یک پدیده گروهی و اجتماعی است و فقط در حضور دیگران امکان وقوع دارد. 10- عوامل وجودی (اگزیستانسیالیستی): وجود گرایی نگرشی است که انسان را فردی در حال تبلور یافتن و مستعد رشد و تعالی تلقی می کند. یعنی صرف نظر از این که من به عنوان موجودی که از مواد شیمیایی ساخته شده ام و تحت چه مکانیزم هایی عمل می کنم، نکته اصلی این است که من در این نقطه مکانی – زمانی وجود دارم و مشکل من این است که چطور بدین حقیقت واقف شوم و در این رابطه چه کاری انجام دهم. تحلیل وجودی یا اگزیستانسیالیستی اساساً متمرکز بر وجود و بودن شناسی است.(قراباغی.138) 20-2-اهداف گروه درمانی: هدف در این روش های گروهی، تغییر در رفتار و احساسات منفی است که به نظر می رسند از جمله عوامل اصلی در سوء مصرف مواد مخدر باشند. به منظور تحقق این هدف، با افزایش صداقت، اعتماد خود یاری و جلوگیری از عقاید و رفتارهای منفی ایجاد محیط آرام کاملاً نظام یافته و ساختارمند را ترغیب می کند. عناصر مشترک گروه های درمان عبارتند از: 1- توقعات و انتظارات مستمر از رفتارهای خاص 2- افزایش مسئولیت ها و امتیاز حاصل از رفتارهای مناسب 3- آموزش اجتماعی و فرایند الگو سازی از جمله فشار گروه های مختلف برای مشارکت در رفتارهایی که ارزش های مثبت و مورد قبول یک زندگی بدون خشونت و عاری از مواد و افزایش قدرت این گروه ها را بیان می کنند. گروه های درمانی نیاز به افرادی دارند که در مدتی طولانی (بلند مدت) در گروه بمانند معروف ترین گروه در خصوص کمک دو جانبه مشکلات مواد مخدر، انجمن معتادان گمنام NA می باشد که اعضاء آن به دنبال غلبه بر اعتیاد خود از طریق ایجاد تغییر در درون خود و رفتارشان هستند. این انجمن اعتقادات خاصی درباره اعضایش دارد. از نظر آن ها اگر افراد ناتوانی شان در کنترل اعتیاد را بپذیرند و به قدرتی بالاتر اعتقاد راسخ داشته باشند (معنوی) می توانند از بروز یا عود دوباره اعتیاد رهایی یابند. افراد متعلق به NA با گذراندن 12 جلسه یا مراحل 12 گانه موجودی در اساسنامه می آموزند چگونه زندگی بدون مواد مخدر را تجربه کنند. طبق برآوردهای جهانی در 50 کشور دنیا 25000 گروه NA وجود دارد. در گروه درمانی عوامل پویایی گروهی مانند: تحریکات بین فردی، روابط بین فردی، تلقین خنثی کردن رفتار دیگران، همانند سازی رقابت و برون فکنی وجود دارد.(عرفانی.1387) 21-2-تعریف گروه معتادان گمنام: انجمن معتادان گمنام با نام اختصاری NA که مخفف Narcotics Anonymousمی باشد. در این انجمن به فرد معتاد می آموزد تا با رعایت یکسری اصول ( مراحل 12 گانه) به بهبود و درمان خود کمک رساند در گروه معتادان گمنام، سعی می کنند به فرد معتاد بیاموزند که دریچه افکار خود را روی حقایق جدید زندگی باز کند و فرصت داشتن یک زندگی بدون حضور مواد را به خود بدهد.(بخشایی.1387) این گروه یک گروه خود یار است که درباره مدل بیماری اعتیاد و شرایط آسیب زای خانواده و حمایت و آموزش برنامه های خود یاری ارایه می دهد. 12 گام مسیری است به سمت بهبودی و سلامت برای مشارکت داشتن هیچ مانع مالی وجود ندارد . گروههای گمنام (AA) و الکلی های گمنام و نارکوتیکهای گمنام (NA) معروفترین برنامه های 12 گام اند ولی تنها برنامه های 12 گام نیستند 3 مرحله در NA مهم جلوه می کنند. 1- مرحله اول: مرحله ترک از 1 تا 14 روز پس از ترک اولیه را شامل می شود 2- مرحله دوم : پرهیز عمیق 3- مرحله سوم : پیگیری بهبود طولانی مدت 1-1 تکالیف بالینی ابتدایی عبارتند از : سنجش ، تربیت ، حفظ درمان ، افزایش انگیزه و پیشگیری از عود بازگشت 2-1- این مرحله پرهیز عمیق 6 ماهه اول پرهیز را در بر دارد تکالیف بالینی عبارتند از : ادامه سنجش ( سنجش مستمر) کاهش خطر بازگشت حفظ انگیزه، حمایت از عملکرد من، و بهبود خود گردانی 3-1 – این مرحله از 6 ماه و بعد از آن را در بر می گیرد تکالیف بالینی عبارتند از : ادامه سنجش ( سنجش مستمر) تدارک یک شیوه پایدار بدون حضور مواد، پیشگیری از بازگشت ، بررسی سایر آسیب های روانی و بهبود مداوم خود گردانی رونساوویل (1995) و زوین (1998) سه مرحله درمان را به شرح زیر توصیف می کنند 1- شروع پرهیز: در خلال شروع پرهیز درمانهای فشرده و متمرکز ایجاد روشهای جدید در رفتار و تفکر را تسهیل می نمایند. در طول مراحل اولیه درمان سنجش های چند بعدی اجرا شده و انتخابهای بعدی درمانی چند بعدی متناظر و متقابل ارائه می شوند توصیه های درمانی منطبق با مرحله انگیزه بیمار می شوند بهتر است درمان فشرده و متمرکز در مرحله اول ( به مقدار کم) ارائه شوند دارو درمانی و روان درمانی هر دو با هم اعمال گردد. 2- پیشگیری از بازگشت: شامل آموزش معمولی پیشگیری از برگشت است و ایجاد تحکیم در اهداف درمانی است. 3- کنترل بازگشت: کنترل بازگشت به فرایند تحلیل عوامل آشکار ساز و پیامدهای بازگشت و انطباق درمان مطابق با آن اشاره دارد.هنگامی که بازگشت سریعی رخ داد، باید با شدت بیشتری ادامه یابد. 22-2- برنامه معتادان گمنام : معتادان گمنام یک انجمن غیر انتفایی از مردان و زنان همدردی است که اعتیاد به مواد مخدر مشکل اصلی زندگی شان بوده است (( .. ما معتادانی هستیم که در حال بهبودیم و اکنون به طور مرتب گرد هم می آییم تا به کمک یکدیگر پاکی خود را حفظ کنیم این برنامه یک برنامه پرهیز کامل از هر گونه مصرف مواد مخدر است)). تنها لازمه عضویت در این انجمن تمایل به قطع مصرف مواد مخدر است هیچ شرط و شروطی0 برای عضویت وجود ندارد به هیچ سازمانی وابسته نیست حق عضویتی نداشته و به هیچ سازمانی ( سیاسی، مذهبی یا انتظامی ) ارتباط ندارد و هر کس که مایل باشد بدون محدودیتی از لحاظ سن، مذهب ، نژاد و جنسیت می تواند به این انجمن ملحق شود.(فروهر.1388) افرادی که عضو می شوند تا روزی که زندگی سالم و دور از اعتیاد را داشته باشند می توانند در گروه باقی بمانند و از طریق شرکت در جلسات گروه و پیروی از برنامه بازیافت ، ضمن حمایت از همدیگر ، کمک به دیگران خود می آموزند و از طریق این مبادله همگی درباره پستی بلندی های روند بهبود چیزهای مختلفی یاد می گیرند از آنجا که اعتیاد فرایندی روانشناختی و بسیار پیچیده است طوری که افراد به تنهایی قادر به رهایی از آن نیستند.NA با برنامه 12 مرحله ای ضمن درک این افراد حمایت بی دریغی را نیز به آنها ارائه می دهد و با تقویت اصل مشارکت و همکاری به کنار آمدن با مشکلات انسانی کمک می رسانند. برنامه های NA برای بسیاری از افراد مفید بوده و در زمینه خود داری از مصرف و بازیافت زندگی به دور از اعتیاد کمک کرده است. - از لحاظ ذهنی ، انجام رفتار عاقلانه ( حفظ نگاه واقع گرایانه) - صداقت مسئولانه ( گفتن حقیقت به خود و به دیگران) - هوشیاری روحی ( پرورش و رشد با تکیه به ایمان فردی) این برنامه ها یک متد ( شیوه ) مرحله ای می باشد که انجام مراحل ( گانه تا رسیدن به بهبود ) طی سالیان متمادی کلید اصلی ا اگر برنامه های درمانی منجربه شرکت شخص در مرحله نخست گردد گام مهم و بزرگی آغاز شده ) است؛ یعنی اقرار به این مسئله که شخص در برابر مصرف مواد ناتوان و ضعیف است و باید تشخیص دهد زندگی اش از اختیار او خارج شده است . تو هم داشتن کنترل در مصرف و انکار وجود مشکلات ناشی از مصرف مواد، به حفظ و استمرار اعتیاد منجر خواهد شد. اگر شخصی به مرحله اقرار برسد و از مرحله انکار و تو هم عبور کند ، امکان خود داری مستمر و شانس تشدید و تقویت شرایط بهبود و ماندن و ادامه دادن مراحل باقی مانده افزایش می باید. " بازیافت را پیشرفت تدریجی است نه آرمانی کامل" معمولا به اعضا توصیه می شود طی 90 روز در 90 جلسه شرکت کنند.(هومان.1387) روند پیشروی بر اساس گامها: عملکرد این انجمن بر اساس 12 گام یا ( قدمهای دوازده گانه) ای صورت می گیرد ؛ که اگر فرد خواهان پاکی در هر یک از مراحل تلاش خود را به کار بندد در جهت بهبودی و پیشرفت گامهای موثر و راسخی خواهد برداشت. این قدمها عبارتند از : 1- ما اقرار کرده ایم در برابر اعتیاد مان عاجز بودیم و زندگی مان غیر قابل اداره شده بود. 2- به این باور رسیدیم یک نیروی برتر می تواند سلامت عقل را به ما باز بگرداند. 3-ما تصمیم گرفتیم اداره زندگی مان را به مراقبت خداوند بدان گونه که او را درک می کردیم بسپاریم. 4- ما یک تراز نامه بر اخلاقی بی با کانه و جستجو گرانه از خود تهیه نمودیم. 5- ما چگونگی دقیق خطاهایمان را به خداوند ، به خود و یک انسان دیگر اقرار کردیم. 6- ما آمادگی کامل پیدا کردیم که خداوند کلیه نواقص شخصیتی ما را بر طرف سازد. 7- ما با فروتنی از او خواستیم کمبودهای اخلاقی ما را بر طرف کند. 8- ما با تهیه فهرستی از کلیه کسانی که به اعضا صدمه زده بودیم ، خواستار جبران خسارت آنها شویم. 9- ما به طور مستقیم در هر جا که امکان داشت از این افراد جبران خسارت کردیم. 10-ما به تهیه تراز نامه شخصی خود ادامه می دهیم و هر گاه در اشتباه بودیم سریعاً به آن اقرار کردیم. 11- ما از راه مراقبه و دعا با خدا خواهان ارتقاء رابطه خود با خداوند شده و فقط جویای آگاهی از اراده او برای خود و قدرت اجرائیش شدیم. 12- با بیداری روحانی حاصل از برداشتن این قدیم ها ، ما کوشیدیم این پیام را به دیگر معتادان رسانده و این اصول روحانی را در تمام امور زندگی خود به اجرا در آوریم.(فروهر ، 1388) سه اصل ضروری در تمامی این مراحل عبارتند از : 1- داشتن صداقت 2- روشن بینی تمایل ( قطع مصرف) بخش دوم: پیشینه پژوهش 33-2-پژوهشهای داخلی : 1) در بررسی مقابله های دینی در افرادمعتادو عادی (سالم) که توسط هاجر پهلوانی و بهروز دولت شاهی در سال1387 صورت گرفت ،نتایج نشان می دهد افراد معتاد در مقایسه با افراد غیر معتاد به طور معنی داری کمتر از روش های مقابله دینی استفاده می کنند. بین متغیر سن این افراد و میزان تحصیلات آن ها با نوع راهبرد مقابله به کار برده توسط این اشخاص وجود رابطه تایید شد. هر چه افراد مسن تر بودند بیشتر از مقابله کارآمد و مذهبی (دینی) استفاده می کردند درعین حال نحوه مقابله کاربردی در افراد بی سواد و افراد با تحصیلات دیپلم و بالاتر متفاوت بود. در نتیجه داشتن باورهای دینی در برخورد با موقعیت های تنش زا در زندگی باعث تخفیف تاثیرات فشار زای ایجاد شده گردیده و شخص را از مصرف کردن مواد یا پناه بردن به انجام الگوهای نامناسب رفتاری باز می دارد. البته نه تنها گرایش دینی داشتن عاملی دفاعی در برابر گرایش به سمت مواد داشتن است بلکه به نظر می رسد وقتی فرد مصرف مواد را کنار می گذارد در وی گرایش های بیشتری نسبت به مسایل دینی ایجاد می شود. 2) در پژوهشی با عنوان مقایسه سلامت روان و حمایت اجتماعی بین سالمندان ساکن منزل شخصی و سالمندان ساکن خانه سالمندی که توسط رویامشاک در سال 1386 صورت گرفته است مشخص شد افراد ساکن در خانه سالمندی از نظر سطح سلامت عمومی شان و نیز متغیرهای آن (اضطراب، افسردگی عملکردهای اجتماعی و وضعیت نشانه های جسمانی) به نسبت افراد ساکن خانه شخصی نمرات بسیار پایین تری کسب نموده و شرایط مساعدی نداشتند. افراد ساکن خانه سالمندان میزان حمایت اجتماعی کمتری از محیط پیرامونی شان دریافت می کردند. 3) در برسی رابطه میان رضایت از زندگی و حمایت اجتماعی با سلامت روان در دانشجویان که توسط عابدیان در سال 1385 صورت گرفت، یافته ها نشان می دهند که متغیرهای رضایت از زندگی و حمایت اجتماعی به طور معناداری سطح سلامت روانی را پیش بینی می کنند وضعیت تاهل با سطح بهداشت عمومی مرتبط است افرادی که متاهل هستند سطح بهداشت روانی بالاتری را نشان می دهند. هم چنین احساس حمایت اجتماعی در آن ها بالاتر بود. هر چه افراد از زندگی رضایت بالاتری داشته باشند. سلامت عمومی بالاتری دارند؛ و افرادی که حمایت اجتماعی شان بالاتر بود در مولفه سلامت عمومی وضعیت مناسب تری داشتند. 4) در پژوهشی که توسط سید سجاد ایرانی در سال 1387 با عنوان بررسی مقایسه ای ویژگی ها و اختلال های شخصیت و نیز راهبردهای مقابله ای در معتادان خود معرف و گروه به هنجار جامعه پرداخت به این نتایج دست یافت که افراد معتاد از راهبردهای مقابله ای غیر سازنده (ناکارآمد) مانند درماندگی، و پرهیز (اجتناب) بیشتر از افراد بهنجار استفاده می کنند و در شاخص های آسیب پذیری شخصیت بیش از افراد سالم، دچار آشفتگی و اختلال می باشند ویژگی های شخصیتی هم چون (تکان شوری، پرخاشگری و هیجان طلبی) بر رفتار اعتیادی، در شروع گسترش و تداوم وابستگی به مواد نقش دارند (بال.2004)1 5- در تحقیقی که توسط امراله ابراهیمی در سال 1387 با عنوان بررسی رابطه شیوه های مقابله با استرس و حمایت اجتماعی با میزان افسردگی در جانبازان (قطع نخاعی) نتایج نشان داد که افراد افسرده جانباز بیشتر از شیوه های غیرموثر و الگوهای مقابله ای جانبازهای کمتر افسرده بیشتر متمرکز بر مساله و برخی روش های سودمند و کارآمد متمرکز بر هیجان (عاطفه محور) بود. برجسته ترین روشهای مقابله ای شان (روی آوردن به مذهب، مقابله فعال، برنامه ریزی، جستجوی حمایت های اجتماعی برداشت یا تفسیر مثبت، خویشتن داری بود. جانبازان بیشتر افسرده از (مقابله متمرکز بر عاطفه، ابراز نمودن ناراحتی، تفکر آرزومندانه انکار استفاده از مواد دارویی و غیرقانونی، دخانیات و جستجوی حمایت عاطفی )بود. یافته دیگر این که جانبازانی که کمتر افسرده بودند از سطح سلامت روانی بالایی برخودار بودند، میزان حمایت اجتماعی بیشتری از (والدین، دوستان، همسر) را گزارش نموده اند. این یافته بر اهمیت حمایت اجتماعی در پیشگیری از بروز آشفتگی روانی تاکید دارد. در افراد افسرده شدید میزان کشمکش های بین فردی بالاتر و میزان حمایت اجتماعی کمتری گزارش شد. همچنین بررسیها نشان داده اند افرادی که دارای حمایت اجتماعی بالا و کشمکش های میان فردی کمتری هستند در رویارویی با رخدادهای فشارزای زندگی بیشتر ایستادگی می کنند.بطور موثرتری مقابله می نمایند و نشانه های کمتری از آشفتگی روانی را از خود نشان می دهند. 6) در مطالعه عصاریان درباره بررسی نیم رخ روانی افراد معتاد در سال 1384 صورت گرفت یافته ها نشان داد که بیشترین ویژگی روان شناختی در میان افراد وابسته به تریاک و هروئین شامل: اضطراب با 43/0 ، افسردگی با 34/0 بودند بعد از این ویژگی ها، صفات شخصیتی ضد اجتماعی با 32/0 اسکیزوئید با 30/0 و ضعف رو این با 27/0نسبت به سایر خصوصیات نرخ بیشتری داشتند. رابطه معنی داری هم بین نوع ماده مصرفی و سطح تحصیلات این افراد به چشم می خورد (افراد دارای تحصیلات پایین و اکثراً مجرد، سن شروع تجربه مواد بالای 20 سال و داشتن سابقه خانوادگی منفی) بیشترین ویژگی تعداد افرادی هستند که گرایش به مصرف مواد در آن ها شایع تر بود. 7) در تحقیقی که توسط علی پور(1387) درباره بررسی ارتباط حمایت اجتماعی با ایمنی بدنی در افراد سالم صورت گرفت نشان داد که افراد دارای حمایت اجتماعی بالاتر، وضعیت ایمنی بدنی شان بالاتر و شرایط مناسب تری دارد و برخلاف این نتیجه افراد منزوی و دارای سطح حمایت اجتماعی پایین از سلامت جسمی و ایمنی بدنی مناسبی برخوردار نبودند. 8) در پژوهشی توسط فاطمه رئیسی، سمیه رشیدی(1387) درباره مقایسه شیوه های فرزند پروری و سلامت روان در بین افراد معتاد و غیر معتاد انجام شد نشان داد افراد معتاد بر حسب وضعیت روانی در مقیاس های سایکوتیک، ترس مرضی پرخاشگری، اضطراب افسردگی و حساسیت بین فردی به طور معنا داری علایم بالاتری نسبت به افراد عادی نشان می داند. ولی از لحاظ دارا بودن علایم وسواس فکری. عملی، افکار پارانوشیا و شکایت های جسمانی بین افراد معتاد با افراد عادی تفاوت معناداری وجود نداشت. 9) در بررسی سطح سلامت روان افراد معتاد به مواد روان گردان که توسط کاظم احمدیان(1384) در دانشگاه ارسنجانصورت گرفت ،یافته ها حاکی است متوسط نمرات سلامت روان در افراد معتاد به طور قابل ملاحظه ای بالاتر از افراد عادی جامعه است و میزان شیوع اختلال های روانی هم در آن ها بالاتر بود. متوسط نمرات در مقیاس افسردگی بالاتر از نمونه عادی بود، یعنی افراد معتاد (خلق منفی تر، احساس بی ارزش بودنم، ناامیدی و افکار خودکشی) بیشتری گزارش نمودند میزان اضطراب و مشکلات خواب در افراد مصرف کننده تریاک و یا چند ماه مصرفی به صورت پایاتر از افراد دیگر بالاتر بود. 10) در پژوهشی که به بررسی ارتباط بین سلامت روان و حمایت اجتماعی در کارمندان بهداشت و درمان صنعت نفت بوشهر توسط حاجبی و فریدنیا در پژوهشکده زیست پزشکی خلیج فارس در سال 1388 صورت گرفت نشان داد وضعیت سلامت روان با نمره های کسب شده از میزان حمایت اجتماعی رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد. جنسیت و گروه سنی، تحصیلات دانشگاهی وضعیت تاهل و تعداد اعضای خانواده با سلامت روان و حمایت اجتماعی؛ دارای همبستگی معناداری هستند. افرادی که به صورت ساعتی کار می کردند در مقایسه با افراد رسمی یا پیمانی از شرایط سلامت روانی و سطح حمایت اجتماعی پایین تری برخوردار بودند. افرادی که سطح حمایت اجتماعی شان بالاتر است از نظر شاخص های سلامت روان (افسردگی، اضطراب ناکنش وری اجتماعی و بد کار کردی اجتماعی، وضعیت جسمانی) وضعیت جسمانی بهتری دارند افرادی که بومی منطقه جنوب بودند هم میزان حمایت اجتماعی شان و هم سطح سلامت عمومی بالاتری کسب کردند. 11) در بررسی عوامل موثر در گرایش جوانان به مصرف مواد مخدر به وسیله بهزاد رسول زاده در سال 1383 صورت گرفت نشان داد که: 1- متغیرهای افسردگی به عنوان اولین متغیر 2- طلاق والدین 3- معاشرت با افراد ناباب 4- کشیدن سیگار 5- در نهایت شکست تحصیلی؛ بیشترین تاثیر را در گرایش نوجوانان به مصرف مواد مخدر دارند. با آموزش مهارت های زندگی و آموزش های فرهنگی، بین فردی و فردی از گسترش این معضل کاست. 12) در تحقیق علی اکبر ثمری، لعلی فاز و علی عسگری در سال1386 با عنوان بررسی منابع حمایتی و روش ای مقابله ای با عوامل استرس زا (در دانشجویان) به این یافته ها دست یافتند که رابطه معناداری بین میزان ادراک فرد از شرایط استرس زا و نیز رابطه معناداری بین مقابله هیجان مدار با ادراک استرس موجود وجود دارد. افرادی که شرایط سخت و فشارزا تری را ادراک کرده اند، بیشتر سعی در کنترل و یا برخورد هیجانی و عاطفی با رویداد داشتند و ادراک افراد از میزان حمایت اجتماعی در دسترس با نحوه برخورد شان با موقعیت پیش رو مرتبط بود. یعنی آنهایی که به داشتن میزان بالاتری از حمایت اجتماعی معتقد بودند کمتر تحت تاثیر پیامدهای هیجانی موقعیت بودند و در برخورد با مشکلات سازگاری بهتری از خود نشان می دادند. ایستگارد ویلیامسون و ساندلر بیان می کنند که افزایش حمایت اجتماعی از سوی والدین و همسالان اثر رویدادهای منفی زندگی را در بین جوانان کاهش می دهد و منجر به سازگاری و بالا رفتن سطح سلامت روانی خواهد شد. 13) در پژوهشی توسط زهره احمدآبادی در سال 1387 به نقش حمایت اجتماعی و راهبردهای مقابله در سلامت روانی پرداخته شده است. نتایج این تحقیق نشان داد افرادی که مورد آزار و خشونت قرار گرفته بودند از میزان حمایت اجتماعی ضعیف تری برخوردار بوده اند و اکثر آن ها به دلیل عدم استقلال مالی و وابستگی به همسر خود بیشتر مورد خشونت بوده اند اما از هر دو راهبرد مقابله در مواجه با مشکلات خیلی بیشتر از انسان های عادی استفاده کرده اند. به دلیل قرار گرفتن در شرایط فشار آور مداوم و طولانی مدت، به دلیل ایجاد تنش و اضطراب بالا، شاید، افراد در به کارگیری راهبردهای فعال یا شکست مواجه شده اند و یا مثلاً چون از حمایت های اجتماعی مد نظرشان نتیجه ای عایدشان نمی شود به سمت مقابله ای اجتنابی کشیده می شوند بین راهبردهای فعل پذیر (عاطفه محور) و سلامت روانی رابطه معنادار و منفی وجود دارد راهبرد مقابله فعال با حمایت اجتماعی بالا رابطه مثبت و با راهبردهای فعل پذیر رابطه منفی و معنی داری دارند. به علاوه سلامت روان و حمایت اجتماعی با هم رابطه مثبت و همبستگی معناداری دارند. 14) خود کارآمدی ادراک شده و راهبردهای مقابله ای در شرایط تنش زا توسط ابراهیم مسعودنیا در سال 1386 مورد تحقیق قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که افرادی که از خود کارآمدی بالایی برخوردارند از راهبردهای مقابله مساله محور بیشتر استفاده می کنند و برعکس آنهایی که از راهبردهای مقابله اجتنابی و یا هیجان مدار بهره می گیرند از سطح خود کارآمدی پائین تری به نسبت بقیه افراد برخودار هستند. 15) براساس تحقیقات غرابی در سال 1384 با عنوان راهبردهای مقابله ای نوجوانان تهرانی در وضعیت های مختلف هویتی بین روش های مقابله ای افراد و هویت آن ها ارتباط وجود دارد. افراد دارای هویت پیشرفته تر و تعهد، از مهارت های مقابله ای موثرتری استفاده می کنند و در شرایط پر خطر، بهتر عملی خواهند نمود. (یکی از ابعاد هویت، روابط بین فردی است افراد دارای هویت موفق در موقعیت های مختلف از مهارت های مقابله ای موثر و مفید استفاده می کنند استفاده از این مهارت ها به عنوان یک مکانیزم محافظتی عمل کرده و باعث پیشگیری از مصرف مواد می شود. 16) در تحقیق هژیر(1387) با عنوان بررسی رابطه اختلال های شخصیت ضد اجتماعی و مرزی با اعتیاد به انواع مواد بیان می کند در بررسی سبک های مقابله ای در گروهی از معتادان به کوکائین با متوسط رنج سنی 32 سال افرادی که در گذشته استرس های بسیاری را تحمل کرده اند. احتمال بیشتری دارد که به اعتیاد روی آورند. این افراد مصرف کوکائین را به عنوان شیوه ای برای مقابله با این سختی ها به کار می برند. 34-2- پژوهش های خارجی : 1- نتایج پژوهش هاینونن (2000) در مورد تاثیر دارو درمانی بر ترک موفق معتادان به الکل در شهر لندن نشان می دهد که با افزایش دوره مصرف صحیح دارو درمانی در مراکز درمان اعتیاد به الکل موفقیت در ترک انها افزایش محسوسی داشته است.(هاینونن ٬ 2000 به نقل از شییر وهمکاران ٬ 1999). 2-ناپ1٬ شییر و ویلیامسون ٬2(2006 ) در تحقیقی که به بررسیمیزان تاثیر کمپهای ترک اعتیاد در ایالت فلوریدای امریکا (در کمپهای تابستانی سال 2005 و 2006) پرداخته اند، متوجه گردیدندکه آموزش روشهای ترک اعتیاد در افراد معتاد توانسته است بر مهارتهای زندگی انها به ویژه در زمینه کنترل وسوسه و ابراز وجود تاثیر بسزایی داشته باشد. (آلیسون3٬گوچارد4٬ فانگ وگیلیان5٬ 2003). همچنین نتایج این تحقیق نشان می دهد که آموزش مهارتهای زندگی برای معتادان توانسته است کیفیت زندگی و سبک زندگی انها را بهبود بخشد. 3- ماتیوز و همکارانش(2000) در یک تحقیق میدانی که با هدف بررسی رابطه بین روشهای ترک اعتیاد به قرصهای روان گردان در دانش اموزان دختر دبیرستانی در شهر ونکوور کانادا انجام داده است به این نتیجه رسیده است که بین روش دارو درمانی و میزان موفقیت در ترک قرصهای روان گردان در بین آنها رابطه معنادار گزارش نموده است. علاوه بر این نتایج تحقیق ماتیوز و همکارانش نشان می دهد که هرچه میزان آگاهی از روش ترک اعتیاد به شیوه دارودرمانی در دانش اموزان بالاتر باشد بر میزان سرعت در ترک اعتیاد و موفقیت در این کار انها افزوده شده است.(هاینون٬ 2000 ؛ به نقل از ماتیوز6 و همکاران ٬ 2000) 4-نتایج پژوهش دیگری که توسط ویلیامز و همکارا نش(2008) انجام شده ،نشان داده است که میزان کنترل وسوسه ها در بین معتادینی که به روش کمپهای پرهیز محور استفاده شده است در مقایسه با معتادهایی که به روشهای دیگر اعتیاد خود را ترک نموده اند بالاتر بوده است. (ویلیامز 7٬ ریلز 2008) 5- پژوهشی که توسط توس (2009) پیرامون تاثیر اموزش مهارتهای مقابله ای بر ترک موفق سیگار در شیکاگو انجام شده است. در این تحقیق توس اعتقاد دارد که: 1) فرضیه اساسی آن این است که با رویا رویی تدریجی با تحریکات اجتماعی شخص مقاومت به استعمال مواد دارویی را پیدا خواهد کرد. 2) آموزش هنجار بنیاد: سعی به ایجاد آن چه فرم و هنجار است و یا مورد قبول و پذیرش در یک جامعه می باشد در شناخت و ادراک نوجوان تاثیر به سزایی دارد. 3) آموزش مهارت های مقابله: افزایش مقاومت شخص با ایجاد و پرورش رویکردهایی از طریق آموزش شناختی به افراد. نتایج این تحقیق نشان داد که برنامه هایی که در جهت پیشگیری در زمینه سوء مصرف مواد و سیگار در دوره نوجوانی اجرا گردید به طور کاملاً موثری واقع می شوند. که تاکید آن ها بر افزایش مقاومت به ترغیب های اجتماعی در جهت مصرف می باشد. 6- بری و بارو کلوچ(2009) در تحقیقی به بررسی راهبردهای مقابله ای و حمایت اجتماعی در روان پریشی (دوران سال خوردگی) پرداخته اند. نتایج این تحقیق نشان می دهد افراد مسنی که شرایط جسمی (سلامت بدنی) نسبتاً بهتری داشتند معمولاً به طور پایا بیشتر از راهبردهای مساله مدار در برخورد با مشکلاتشان بهره می بردند اما بر عکس افراد سالخورده روان پریش که سلامت عمومی ضعیف تری را نشان دادند از راهبردهای مقابله ناکارآمد و غیر مفید استفاده بیشتری داشتند و در عین حال نسبت به گروه جوان تر کمتر نحوه رویارویی خود با مشکلات را کارآمدتر تلقی می کردند، این گروه معمولاً تعداد دوستان کمتری داشتند و از حمایت اجتماعی کمتری نیز برخودار بودند. این یافته ها نیاز بالقوه مداخلات روانی اجتماعی را در دوره پیری برجسته می سازند. 7- بررسی راهبردهای مقابله ای درباره موقعیت اجتماعی اقتصادی و سلامتی که توسط مک آرتور و کاترین(2008) انجام گرفت. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که راهبردهای مقابله ای فعال در مقایسه با راهبردهای اجتنابی سازگاری عاطفی بهتری در مقابل رویدادهای سخت فشارزا به وجود می آورند و سلامت جسمانی بهتر و وضعیت ایمنی بالا و بهتری را نشان می دهند. نتایج در مورد ارتباط راهبرد مقابله یا وضعیت اقتصادی اجتماعی اطلاعات کمی را به دست می دهد. اما ارتباط مشخصی بین سلامت روانی و راهبردهای مقابله ای به کار برده شده توسط اشخاص وجود دارد. 8- دیویدسون (2007) در تحقیقی به بررسی حمایت اجتماعی، تدابیر مقابله ای و هم وابستگی در همسران افراد معتاد به الکل و مواد مخدر پرداخته است. یافته های این تحقیق می افزاید: مولفه های حمایت اجتماعی و تدابیر مقابله ای به کار گرفته توسط زنان داری همسران معتاد معمولاً نا کارآمد است که بیشتر شامل مقابله (اجتناب، سرزنش خود و دیگری جر و بحث کردن و کناره گیری از لحاظ جنسی) را شامل می شوند و کمتر از مقابله های فعال استفاده می کردند. این زنان از لحاظ مالی به همسر خود متکی اند و میزان منابع حمایت اجتماعی دریافتی از محیط پیرامون شان کم تر از افراد به هنجار است.کمتر بودن روابط اجتماعی و منابع حمایتی مناسب در این زنان به طور معناداری با افراد عادی متفاوت بود. 9-اسپارا هیو و نیکوویچ معتقدند که فعال شدن باور فراشناختی و کنترل نا پذیری و خطر باعث می شود افراد دچار تنش عاطفی شوند.تجربه تنش عاطفی در این افراد باعث می شود این افراد درگیر راهبرد های مقابله ای ناسازگارانه(اجتناب.سرکوبی فکر و ..)شوند.و استفاده از این راهبردها موجب تشدید هیجانهای منفی و در خطر بودن سلامت روانی افراد گردد. 10-والنیتینر در تحقیقاتش نشان داده است که حمایت والدین با سازگاری روانی فرزندان (حمایت اجتماعی) و استفاده از راهبردهای مقابله ای رابطه مثبت دارد. _ منابع و ماخذ: _ابیگهارت.کارل.کلیدهای پیشگیری ومقابله بااعتیاد.1387.ترجمه مسعود هومان.نشرکتابهای دانه. _ابراهیمی.امراله. (1385)بررسی حمایت اجتماعی و راهبردهای مقابله ای به کارگرفته در جانبازان قطع نخاعی.دانشگاه علوم پزشکی انستیتو روان پزشکی تهران. _اکبری ، ابوالقاسم ،1387 ، مشکلات نوجوانی و جوانی ، تهران ، انتشارات رشد و توسعه، چاپ چهارم. _احمدوند ، محمدعلی ، 1386 ،اعتیاد (سبب شناسی و درمان )،تهران ، انتشارات پیام نور ،چاپ دوم. _آشتیانی، الهام (1385)، جامعه شناسی اعتیاددر ایران امروز،نشر مهاجر،تهران. _آزاد،حسین (1384)،آسیبشناسیروانی 2،انتشاراتبعثت،تهران. _احمدي،حبيب(1384)،جامعهشناسيانحرافات،انتشاراتوزارتفرهنگوارشاداسلامي،تهران. _اسفندریاری نیک. مهتاش (1375). بررسی نگرش های دانش آموزان، معلمین و والدین نسبت به یادگیری و ارزشیابی. مجله روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران؛ 10، 1و 2، 250- 263. _اعتماد.محمد تقی.(1388).توصیف انجمن معتادان گمنام و بررسی بین اعضای گروه بامعتادان خواهان جذب نشده در گروه.دانشگاه رودهن. _بشارت،محمدعلي.،ميرزمانيبافقيسيدمحمود.،پورحسين،رضا (1380). نقش متغيرهايخانوادگيدرپديدآيياختلالكاربردنابجايمواد.فصلنامهانديشهورفتار،سالهفتم،شماره3، 52-46. _بخشایی.نورمحمد.(1387).بررسی ابعاد شخصیتی.رویدادهای استرس زاوحمایت اجتماعی در افرادافسرده.دانشگاه علوم پزشکی وانستیتوروانپزشکی تهران. _بوژه. ژان (1987) اعتیاد وشخصیت. ترجمه توفان گرگانی (1368). تهران: انتشارات سازمان آموزش انقلاب اسلامی. _بیات مختاری. لیلا (1388). برسی ویژگی های شخصیتی و تعداد دفعات ترک اعتیاد در افراد سابقاً معتاد. فصلنامه اعتیاد، شمارهﯼ نهم، صفحه 99-103. _بهاری.فرشاد.(1388)اعتیاد.مشاوره و درمان.(راهنمای تغییر رفتار اعتیادی معتادان).نشردانژه. _بهرامي نژاد ، بهرام ، بدريان ، بهرام ، اخوي زادگان ، رضا ( 1374) ، بررسي انواع اعتياد در زندانيان مرد زندان چوبيدر قزوين ، پايان نامه دكتراي حرفه اي ، دانشگاه علوم پزشكي قزوين ، دانشكده پزشكي. _باقري ، منصور ( 1381) ، نقش آموزش مهارتهاي زندگي بر دانش و نگرش نسبت به مواد مخدر و عزت نفس دانش آموزان ، پايان نامه كارشناسي ارشد روانشناسي عمومي ، دانشگاه تهران . _بهرامي ، هادي ( 1385 ) بررسي ميزان شيوع اعتياد در نوجوانان شهر تهران ،پايان نامه كارشناسي ارشد ، دانشگاه علامه طباطبايي ، تهران . _بهرامی احسان ، هادی ،1388 ،اعتیاد و فرایند پیشگیری ، تهران ، انتشارات سمت ، چاپ سوم. _بوالهری.جعفر.(1387).اثربخشی پیشگیری ازعودبرپایه ذهن آگاهی در درمان وابستگی به مواد مخدر و سلامت روان.مجله اعتیاد پژوهی.سال دوم.شماره7. _پهلوانی، هاجر؛ ملکوتی، کاظم و براهنی، محمدتقی .(1375). بررسی میزان استرس، شیوه های مقابله و وضعیت سلامت روان افراد ناباور، پایان نامه ی کارشناسی ارشد، انستیتو روان پزشکی تهران. _باشکوه ، اکبر ، اوجاقی ، ناهید (1388) مطالعه رابطه نابرخورداري اجتماعي و آمادگي پذيرش اعتياد در نوجوانان دبيرستانهاي دخترانه شهرستان تبريز، مقاله ارایه شده در همایش مقاله نامه اندیشه ای برای نجات، استان لرستان. _پژوهش هایی که مقاله شدند.(http://psychology.blogfa.com.//post.asx). _جزوه پیشگیری از اعتیاد در کشور.(1387).انتشارات سازمان امور بهزیستی و توانبخشی کشور. _جعفری زاده. ذبیح الله (1382). بررسی مقایسه ارتباط بین مولفه های شخصیت و راهبردهای مقابله ای در معتادان به تریاک خود معرف 30-36 ساله. پایان نامهء کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی. _چارلزایی.داجن دبلیو.مایکل شی. (1387)روانشناسی اعتیاد(سنجش تا درمان).ترجمه بایرامعلی رنجگر.نشر روان. _داویدیان، هارطون .(1376). بهداشت روانی از دیدگاه ادیان توحیدی، اولین همایش نقش دین در بهداشت روانی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، آذرماه. _دباغی.پرویز.(1387)بررسی نیم رخ روانی درافرادمصرف کننده مواد مخدرو محرک.فصلنامه روانشناسان و مجلهروانپزشكان.سال شانزدهم.شمارهء1. _دلاورپور، محمد آقا،. سلطاني، مرضيه،. مسعود، حسين‌چاري، (1387). پيشبينيبهبودييابازگشتبهسوءمصرفموادمخدر برپايههوشهيجانيوروياروييمذهبي. مجلهروانپزشكيوروانشناسيبالينيايران،سالچهاردهم،شماره3، 315 -307. _هژیر.فرهاد.(1388).بررسی رابطه اختلالهای شخصیت ضداجتماعی و مرزی بااعتیاد به موادمخدردر مردان(35-18)ساله کرمانشاهی.دانشگاه تهران. _زکی.محمد.(1387).بررسی اعتباروروایی حمایت اجتماعی دانشجویاندانشگاه اصفهان.فصلنامه روانشناسان ایرانی.سال چهاردهم.شماره16. _حیدری پهلویان.احمد.(1386).بررسی مقایسه ای ویژگیهای شخصیتی معتادان به مواد مخدروافراد غیرمعتاد.مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی وخدمات بهداشت و درمان همدان. _حاجیرسولی،مسعود (1389)،بررسیالگویمصرفمواداعتیادآوردرمعتادیندرمانجویمراکزدرمانیدرسطحاستانتهران،ستادمبارزهباموادمخدر. -حیدری پهلوان. احمد، امیرزرگر. محمدعلی، فرهادی نسب. عبدالله، محجوب. حسین (1382). بررسی مقایسه ای ویژگی شخصیتی معتادان به مواد مخدر با افراد غیر معتاد ساکن همدان. مجلهعلميدانشگاهعلومپزشكيوخدماتبهداشتيدرمانيهمدان. سالدهم،شماره٢،55-62. _حسنی راد ، تورج ، سیزی پور، امیر (1388) بررسی مقایسه ای عوامل مرتبط با اقدام به ترک اعتیاد در گروه های مراجعین به کلینیک های ترک اعتیاد استان لرستان، مقاله ارایه شده در همایش مقاله نامه اندیشه ای برای نجات، استان لرستان. _حسنی زاده، فیروزه (1388) بررسی نقش خانواده در پیشگیری از اعتیاد در جامعه، مقاله ارایه شده در همایش مقاله نامه اندیشه ای برای نجات، استان لرستان. _یزدی زاده.مرضیه.(1387)اثربخشی ومقایسه آموزش مهارتهای حل مسئله وتصمیم گیری گروهی بروضعیت سلامت روانی در معتادان مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد استان تهران. _یونسی.سید جلال.(1388).پیش بینی رضایت زناشویی و تفکر قطعی نگردر زوجین.دانشگاه علوم بهزیستی. _کوشکی. شیرین (1385). بررسی رابطه رابطه اختلالات روانی و سبک های مقابله با مصرف مواد در بین معتادان. پایانامهء دکتری تخصصی؛ دانشگاه آزاد اسلامی. _کاپلانوسادوک (1385)، خلاصهروانپزشکی،جلداول،ترجمهنصرتالهپورافگاری،شهرآب،تهران. کشاورز هدایتی.بهلول.(1388).بررسی مقایسه ای عزت نفس افراد معتادوافراد سالم.دانشگاه قزوین. _کوشکی. شیرین (1381). شیوه های موثر تغییر نگرش در درمان اعتیاد. فصلنامهﯼ علمی آموزشی بهزیستی. سال سوم، شماره چهارم. _میردریکوند ،فضل اله ،1383 ، اعتیاد، پیشگیری و درمان ،لرستان ،انتشارات اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان ، چاپ اول . _محمدی،کورش (1387)،موادمخدرواعتیادبهآن،هنرهایزیبا،اصفهان. _معیدفر،سعید (1385)،جامعهشناسیمسائلاجتماعیایران،نشرنورعلمتهران. _مسعودنیا.ابراهیم.(1386)خودکارآمدی ادراک شده و رتهبردهای مقابله ای درشرایط سخت و تنش _محمدی، کوروش (1388) بررسی و مطالعه آسیب شناسی تغییر الگوی مصرف مواد مخدر از مواد سنتی به مواد صنعتی در ایران، مقاله ارایه شده در همایش مقاله نامه اندیشه ای برای نجات، استان لرستان. _نشریه ستاد مبارزه با مواد مخدر.اعتیاد وماهیت آن.(1385).نشرسازمان مواد مخدرریاست جمهوری. _نورعلی.زهره.علیرضاعابدینی.(1387).بررسی راهبردهای مقابله ای.هوش هیجانی باموفقیت تحصیلی و شکست تحصیلی.دانشگاه علوم پزشکی و انستیتو روانپزشکی تهران. _نوری مقدم. ثنا (1386). پیش بینی گرایش به اعتیاد بر اساس بهزیستی هیجانی، روانشناختی و اجتماعی و ویژگی های شخصیت در دانشجویان دانشگاه تهران. پایان نامهﯼ کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی. دانشگاه تهران _نیازی پور،یاراحمد ،1382 ،اعتیاد جوانان ،قم ، انتشارات شابک ،چاپ اول . _سایت پزشکان بدون مرز.(1388).بررسی ویژگی های افراد مصرف کننده مواد مخدروعلل آسیب پذیری در برابر مواد. _ستادمبارزه بامواد مخدر ریاست جمهوری.(1388).گزارش ویژه.اداره کل مطالعات و پژوهش های رایانه و آمار. _سوری، حسین ، سوری، ابوذر ، سوری ، ازاد (1388) بررسی و مطالعه نقش باورهاي دينيو آمادگي افراد معتاد براي ترك مواد، مقاله ارایه شده در همایش مقاله نامه اندیشه ای برای نجات، استان لرستان. _سپهرمنش زهرا،افشیناحمدوند،فاطمهساداتقریشی،سیدغلامعباسموسوی (1387). بررسیویژگیهایشخصیتیمعتادانتزریقیزندانکاشاندرسال1385. فیض؛ 12(1(پی در پی45)):69-75. _سرگلزایی، محمدرضا .(1380). ترک اعتیاد موفق، انتشارات دانشگاه علوم پزشکی مشهد. _سرگلزایی، محمدرضا.(1386).اعتیاد.ازسبب شناسی تادرمان.نشرقطره. _سلیگمن.روزنهان.( 1387).آسیب شناسی روانی.ترجمه یحیی سید محمدی.نشرساوالان. _عاشوری احمد. وکیلی یعقوب. بن سعید سارا و نوعی زهرا(1388).باورهای فراشناختی و سلامت عمومی در دانشجویان.مجله علمی اصول بهداشت روانی :بهار 88.شماره 1.صفحه 20/15 _عاشوری احمد، حبیبی عسگرآباد، ترکمن ملایری مهدی، جوان اسمعلی علی(1388). رابطه بین افکار خودکشی و صفات شخصیتی در افراد معتاد. مجله علوم رفتاری؛ دوره 3، شماره3، ص 249-255. _عرفانی.نصراله.1387.همایش استان سالم.کردستان.انتشارات آشنا. _فرخناک.داریوش.(1387).جامعه عاری از اعتیاد به مواد مخدر.انتشارات پرشکوه. _فروهر.(1388).راهنمای کارکرد قدم(معتادان گمنام).انتشارات:ان.ای.جهانی.نشرفرانقش. _فیضآبادی،رضا،هادیافرا ومحسنقربانی (۱۳۸۹)،تبیینجامعهشناختیعواملاجتماعیمؤثربرتغییرالگویمصرفموادمخدردراستانخراسانشمالی، ارائه شده در کنگره علمیپیشگیریاولیهازاعتیاداستانخراسانشمالی -صافی ، احمد ،1374 ،آموزش خانواده ،خانواده متعادل ، تهران ،انتشارات انجمن اولیاء و مربیان جمهوری اسلامی ایران. _صالحیجونقانی،فرحناز (1379)،بررسیتأثیرعواملاقتصادی- اجتماعیمؤثربراعتیاد؛مطالعهموردی: زندانشهرکرد،پایاننامهکارشناسیارشددانشگاهشیراز. مقايسهاياختلالاتروانيوويژگيهايشخصيتيدرافرادوابسته وغيروابستهبهموادشهرهمدان.مجلهعلميدانشگاهعلومپزشكيوخدماتبهداشتيدرمانيهمداندورهپانزدهم،شماره2،42-47. _قراباغی.مولود.(1387).تاثیرگروه درمانی درسلامت روانی معتادان گمنام. دانشگاه بوعلی همدان. _قلعهايها علی،فرهادينسب عبدالله،ضرابيان محمدكاظم ،متيننيا نسرين (1387). بررسي _رشيدي ، علي ، مهدي نيا ، عليرضا ( 1387) ، بررسي تأثير رسانه ها در ارتكاب جرم در زندانيان مرتبط با مواد مخدر در زندان مركزي كرمانشاه ، پايان نامه كارشناسي ارشد ، دانشكده علوم اجتماعي ، دانشگاه تهران . _رجائي ، عليرضا ( 1374) ، بررسي تيپ هاي شخصيتي مردان معتاد و عادي شهر مشهد ، پايان نامه كارشناسي ارشد ، دانشگاه علامه طباطبايي ، تهران . _رضائيان، محسن. (1384). واژهنامهتوصيفي فراتحليلها. مجلهايرانيآموزشدرعلومپزشكي، 5 (2) 145-143. _شاملو.سعید. (1388).بهداشت روانی.انتشارات رشد. _ شریفی، طیبه؛ مهرابی زاده هنرمند، مهناز؛ شکرکن، حسین .(1385). رابطه نگرش دینی با افسردگی، اضطراب و پرخاشگری دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی اهواز، مجله پژوهش های تربیتی و روان شناختی دانشگاه اصفهان، 21، 1-44. _شعاع کاظمی.مهرانگیز.(1387).بررسی رابطه میان راهبردهای مقابله ای ونگرش نسبت به موادمخدر در افراد معتاد.دانشگاه الزهراء.فصلنامه اعتیاد پژوهی. _شریدن.چارلیزل.سالی.ای.رادماچر.(1386).روانشناسی تندرستی.مترجم:ابوتراب قنبری وشجاعی تهرانی.انتشارات هدایت. _شجاعیان، رضا.، وزمانیمنفرد، افشين. .(1381)ارتباطدعاباسلامت روانىوعملکردشغلىکارکنانفنىصنایعمهمات سازي. مجله روانپزشکیوروانشناسیبالینیایران،30، 40-33. _تحلیلی پیرامون پدیده اعتیاد.(www.maghale.net). _خداياري فرد ، محمد ، عابديني ، ياسمين ، اكبري زرد خانه ، سعيد ( 1387) . اثر بخشي مداخلات شناختي – رفتاري بر سلامت روان شناختي مصرف كنندگان مواد مخدر . _خوسخی .هلن.(1384).بررسی مقایسه ای عوامل شخصیتی .حمایت اجتماعی وحوادث تنش آمیزروزمره زندگی دربیماران کرونری قلب وافرادبهنجار(سالم).دانشگاه علوم پزشکی و انستیتو روانپزشکی تهران. منابع لاتین: 1-Anton, R. F. (1999). What is craving? Models and implications for treatment.Alcohol.Research and Health, 23(3), 165-173. 2-Berkman and seeman.(2002). Social conditions and distress in oidery persons.Journal of Gerontology : psychological secince. 3-Billieux, J., Van der Linden, M., &Grazia, C. (2007).Which dimensions of impulsivityare related to cigarette craving? Addictive Behaviors, 32, 1189-1199. 4-Boileau, I., Dagher, A., Leyton, M., Gunn, R N., Baker, G. B., Diksic, M., et al. (2006).Modeling sensitization to stimulants in humans: An [11C]raclopride/positronemission tomography study in healthy men. Archives of General Psychiatry, 63(12), 1386-1395. 5-Boileau, I., Dagher, A., Leyton, M., Welfeld, K., Booij, L., Diksic, M., et al. (2007).Conditioned dopamine release in humans: a PET [11C]raclopride study with amphetamine. Journal of Neuroscience, 27 (15), 3998-4003. 6-Breiter, H. C, Rosen, B. R., & Ann, N. Y. (1999). Functional magnetic resonanceimaging of brain reward circuitry in the human. Annals of the New York Academyof Sciences, 877, 523-547. 7-Brian well spance, Kathryn whetten, Virender kumar, Marry Ann libert.Inc.(2008). Copying stragies and putterns of Alchol and Drug abuse among HIV. Infected patients in the United States Southeast.J. AIDS patient care and STDs volum 22.numbers 11. 8-Dalley, J. W., Theobald, D. E., Eagle, D. M., Passetti, F., & Robbins T. W. (2002).Deficits in impulse control associated with tonically elevated serotonergic.function in rat prefrontal cortex. Neuropsychopharmacology, 26, 716–728. 9-Dickman, S. J. (2000). Functional and dysfunctional impulsivity: personality andcognitive correlates. Journal of Personality and Social Psychology, 58, 95-102. 10-Doran, N., Spring, B., &McChargue, D. (2007). Effect of impulsivity on craving andbehavioral reactivity to smoking cues. Psychopharmacology, 194, 279–288. 11-Eliason, M. J., &Amodia, D. S. (2007). An integral approach to drug craving. Addiction.Research and Theory, 15(4), 343-364. 12-Feurestein.M; labaaE . and kuczmierczyk.A.R.(1999). Heath psychology.Network.plaunm press. 13-For more information on illicit drugs check out. Ourweh siteal : National Drug Intelligence center .U.S. Depertment of Joustice Drug Abuse and Mental Illness .(www.usdoj.gov/ndic). 14-Gilbert.J.Botvin. Weill.(2002).medical college of cornel university. Addictive behavior. Vol 25.No.6.pp 887. LID . USA. Perqumen. (preventing drug abuse in schools: social and competence enhancement approaches targeting individual. Level. etiologic. factors). 15-Heitzmann and Kaplan , (1988).provost.(1995).Journal of yourth and adolescence , (michelle document and marc A.) 16-Hester, R., &Garavan, H. (2004). Executive dysfunction in cocaine addiction: Evidence. for discordant frontal, cingulate and cerebellar activity. Journal of Neuroscience,24, 11017-11022. 17-Jellinek, E. M., Isbell, H., Lundquist, G., Teibout, H. M., Duchene, H., Maredones, J., et .al. (2005).The “craving” for alcohol.Quarterly Journal of Studies on Alcohol,16, 34-66. 18-Katherine Berry .Cherestine barrow clogh.Jone Byrne.Nitin purandare. (2006).Soc psychitr Epidemiol. 41.vol.280.294. 19-Lane, S. D., Cherek, D. R., Rhodes, H. M., Pietras, C. J.,&Tcheremissine, O. V. (2003).Relationships among laboratory and psychometric measures of impulsivity. 20-Leyton, M., Boileau, I., Benkelfat, C., Diksic, M., Baker, G. B., &Dagher, A. (2002).Amphetamine-induced increases in extracellular dopamine, drug wanting, and novelty seeking: A PET/[11C]raclopride study in healthy men. Neuropsychopharmacology, 27, 1027–1035. 21-MacArthin_John D. and Cathrina. T.(2002). Research network on socioeconomic statuse and Health. Copying strageties. 22-Michele Dumont and marc.A.provost.(2007).Resilience in adolencents;protective role of social support,copying stragties,self steem of stress and deression." Gounal of youth and adolence". 23-Moeller, F. G., Dougherty, D. M, Barratt, E. S, Schmitz, J. M., Swann, A. C., &Grabowski, J. (2001). The impact of impulsivity on cocaine use and retention intreatment. Journal of Substance Abuse Treatment, 21(4), 193-198. 24-Moeller, F. G., Barratt, E. S., Dougherty, D. M., Schmitz, J. M., & Swann, A. C. (2001).Psychiatric aspects of impulsivity.American Journal of Psychiatry, 158, 1783-1793. 25-Munro, C. A., McCaul, M. E., Wong, D. F., Oswald, L. M., Zhou, Y., Brasic, J., et al.(2006). Sex differences in striatal dopamine release in healthy adults.BiologicalPsychiatry, 59, 966–974. 26-Newton, T. F., Roache, J. D., De La Garza II, R., Fong, T., Wallace, C. L., Li, S. H., et al.(2006). Bupropion reduced methamphetamine-induced subjective effects and cueinducedcraving. Neuropsychopharmacology, 31(1), 1537-1544. 27-Patton, J. H., Stanford, M. S., & Barratt, E. S. (2005). Factor structure of the Barrattimpulsiveness scale. Journal of Clinical Psychology, 51, 768-774. 28-Paulus, M. P., Hozack, N., Zauscher, B. E., Frank, L., Brown, G. G., Braff, D. L., et al.(2002). Behavioral and functional neuroimaging evidence for prefrontaldysfunction in methamphetamine-dependent subjects. Neuropsychopharmacology, 26(1), 53-63. 29-P.BHowmick. B.M.Tripathi, H.P.Jhingan and R.M. pandy of psychologh.(2009).social support. Coping strategies in spouses of individuls with Alcol and Drug Dependence.Indiana Journal of psychology.43.(3).vol.209.224. 30-PEGGYA.Tholts.(2000). Stress, copying and social support processes : Where Are We ? What Next ? vander bilt univercity Journal of Health and social behavior."Extra Issue. " 53-79. 31-Pickens, R. W., &Johanson, C. E. (2002). Craving: Consensus of status and agenda forfuture research. Drug and Alcohol Dependence, 30, 127-131. 32-Powell. J., Bradley, B. P., & Gray, J. A. (2002). Classical conditioning and cognitive determinants of subjective craving for opiates: An investigation of their relativecontributions. British Journal of Addiction, 87, 1133–1144. 33-Powell, J., Gray, J. A., Bradley, B. P., Kasvikis, Y., Strang, J., Barratt, L., et al. (2000).The effects of exposure to drug-related cues in detoxified opiate addicts: Atheoretical perspective and some new data. Addictive Behaviors, 15, 339–354. 34-Reuter, M., & Netter, P. (2001). The influence of personality on nicotine craving: a hierarchical multivariate statistical prediction model. Neuropsychobiology, 44, 47-53. 35-Robinson, T. E., &Berridge, K. C. (2003). The neural basis of drug craving: anincentive-sensitization theory of addiction. Brain Research Reviews, 18(3), 247-291. 36-Roger E . Mithchell . (2001). Copying whit Domestict violence : social support and psychological Health Among Battered women . social Econology laboratory. Departmant of psychiatry and Bihavior Sciences. 37-Rook, K. S. and ITurte.p.h.(2000).soucial sapport ,social control in family.Relationship and friendship.Journal sciencse psychology.personal Relationship. 38-Sarasun IG. Sarasun.BR. social sapport help in bereavement?(2005). Journal of social and clinical psycology . 39-Smith RE. Zanas. J. Gender. Appraisal, and copying.(2002).:Allongitudinal analysis .Journal of personality. 40-Sayette, M. A., Shiffman, S., Tiffany, S. T., Niaura, R. S., Martin, C. S., &Shadel W. G.(2000) .The measurement of craving. Addiction 95(Supp. 2),S189-S210. 41-Selected prescription drug with potential for abuse .(NIDA INATIONAL INSTITUTEON DRUG ABUSE).us.(2005).department and human servies national institus of health. [www.drug abuse.gov] 42-Shinyeol k. (accessed:2007).the effects of socioeconomic statuse social support and acculturation on the mental and physical health among koren,American adults. 43-Tavares, H., Zilberman, M. L., Hodgins, D. C., & el-Guebaly, N. (2005). Comparison of craving between pathological gamblers and alcoholics. Alcoholism: Clinical andExperimental Research, 29(8), 1427-1431. 44-Tiffany, S. T., &Drobes, D. J. (2001). The development and initial validation of aquestionnaire on smoking urges. British Journal of Addiction, 86(11), 1467-1476. 45-valintiner D,Holahan G, Moos.social support,appraisals of event controllability and coping :anintegrative model.Journal of personality and social psychology .1994<66(6),1094-1102. 46-Vollm, B. A., de Araujo, I. E., Cowen, P. J., Rolls, E. T., Kringelbach, M. L., Smith, K.A., et al. (2004). Methamphetamine Activates Reward Circuitry in Drug Naïve . Human Subjects.Neuropsychopharmacology, 29, 1715-1722. 47-Verdejo-Garcia, A., Lawrence, A. J., & Clark, L. (2008). Impulsivity as a vulnerabilitymarker for substance-use disorders: Review of findings from high-risk research,problem gamblers and genetic association studies. Neuroscience andBiobehavioral Reviews, 32, 777-810. 48-Wells A,carter K.further tests of a cognitive model of GAD:meta-cognition and worry in GOD. Panic disorder,social phobia,depression and non patientest.behav the 2001;32:85-102. 49-West, R. (2006). Theory of addiction.Oxford, UK: Blackwell Publishing Ltd.

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

نارافایل دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید