صفحه محصول - مبانی نظری و پیشینه تحقیق باورهای غیرمنطقی 38 صفحه

مبانی نظری و پیشینه تحقیق باورهای غیرمنطقی 38 صفحه (docx) 38 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 38 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

-309880-40068500 دانشگاه آزاداسلامی واحد علوم و تحقیقات شاهرود دانشکده علوم انسانی، گروه روانشناسی پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشددر رشته روانشناسی (M.A) گرایش : بالینی عنوان : رابطه هوش هیجانی و باورهای غیر منطقی با سلامت روان در دبیران دوره راهنمایی استاد راهنما : دکتر الهه محمد اسماعیل پژوهشگر: گلرخ دریایی پاییز 1393 تشكر وقدرداني: سپاس خداي عزوجل را كه آرامش بخش قلبها و روشنايي بخش دلهاست. خدايي كه هميشه رئوف است وغفور، رفيق است و شفيق، رحيم است و كريم. خداي را سپاس براي همه آنچه كه هست. با تقدير و تشكر فراوان از استاد گرانقدر خانم دكتر الهه محمداسماعیل كه با هدايت و راهنمايي هاي بي دريغ خود مرا در انجام اين تحقيق مساعدت نمودند. آرزوي سلامتي ايشان در تمامي مراحل زندگي را ازخداوند متعال خواستارم. همچنين از ساير عزيزاني كه در انجام اين پروژه همكاري داشته اند، تقدير و تشكر مي نمايم. تقديم به: مادر عزيزم كه با تلاشي بي پايان، درس زندگي به من آموخت و در تك تك لحظات زندگي با عشق وبي منت دركنارم بوده وهست و دعايش هميشه گرما بخش وجودم است. تقديم به:پدر عزيزم كه سايه ي سر بوده وهست وحمايت هايش هميشه در لحظات سخت اميد بخش زندگي است. فهرست مطالب -6-1 تعاریف مفهومی و عملیاتی تحقیق 1-6-1- هوش هیجانی15 2-6-1 - باور غیر منطقی 3-6-1 - سلامت روان فصل دوم پيشينه پژوهش - 2-10باورهای غیرمنطقی 1-10-2 - تعریف باور و باورهای غیرمنطقی 2-10-2-- انواع باورهای غیرمنطقی 3-10-2-- خصوصیات باورهای منطقی 4-10-2 - طبقه بندی باور غیرمنطقی - پیشینه تحقیق 122 الف) موارد مهمی از تحقیقات انجام شده در خارج از کشور ب) موارد مهمی از تحقیقات انجام شده در داخل کشور منابع چکیده هدف:هدف این پژوهش رابطه هوش هیجانی و باورهای غیر منطقی با سلامت روان در دبیران دوره راهنمایی می باشد. روش:روش این پژوهش از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دبیران مرد و زن(تعداد 240 نفر)است که در دوره اول متوسطه مشغول خدمت هستند. نمونهی آماری این پژوهش تعداد 148 معلم زن و مرد است که با استفاده از شیوه نمونهگیری خوشهای انتخاب و توسط پرسشنامههای هوش هیجانی، باورهای غیرمنطقی و سلامت روان بررسی شدند.دادهها با استفاده از شیوههای آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد، فراوانی و درصد)و شیوههای آماراستنباطی(ماتریس همبستگی پیرسون و t مستقل) تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که بین نمره کل سلامت و باور های غیر منطقی (تمایل به ارزش، واکنش نسبت به ناکامی، و کمال گرایی) رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین مشخص شد که بین هوش هیجانی و سلامت روان رابطه معنی داری وجود ندارد و نتایج آزمون t مستقل نشان داد که بین معلمان زن و مرد در باور های غیر منطقی انتظار بالا از خود، واکنش نسبت به ناکامی، بی مسئولیتی هیجانی، نگرانی زیاد توام با اضطراب و درماندگی نسبت به تغییر(ناامیدی) تفاوت معنی داری وجود دارد و مقایسه میانگین ها حاکی از بالاتر بودن میزان این باور های غیر منطقی در معلمان زن بود. همچنین مشخص شد که بین معلمان زن و مرد در میزان نمره کل هوش هیجانی تفاوت معنی داری وجود دارد و بین دو گروه معلمان زن و مرد در نمره سلامت روان تفاوت معنی داری به دست نیامد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که برخورداری از سلامت روان در معلمان مورد بررسی با نوع باور های غیر منطقی و هوش هیجانی در آنان رابطه دارد. از این رو کمک به معلمان برای تغییر در باور های غیر منطقی خود، و پرورش هوش هیجانی در آنان که هدایت گران نسل آینده ما می باشند می تواند سلامت روان را در آن ها پیش بینی و در نهایت بر سلامت دانش آموزان نیز اثربخش باشد. کلیدواژهها: باور های غیر منطقی، هوش هیجانی، سلامت روان، معلمان 1-6- تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها 1-6-1- تعریف مفهومی هوش هیجانی ماير و سالوي (1997، به نقل از فولسدال و هاگتوت، 2009) هوش هيجاني را به عنوان چهار توانايي ذهني شامل: توانايي در ادراک، ابراز، شناخت، کاربرد و ادارهي هيجانهاي خود و ديگران تعريف نمودهاند. بار-آن (2001، به نقل از تيرگري، 1386) هوش هيجاني را به صورت مجموعهاي از تواناييها، کفايتها و مهارتهاي غيرشناختي که توانايي فرد را براي کسب موفقيت در مقابله با مقتضيات و فشارهاي محيطي تحت تأثير قرارمي دهد، تعريف نمود. ماير و همکاران )2000) به نقل از پيکوورز، 2006) هوش هيجاني را به عنوان توانايي درک و بيان هيجانات، سازگار نمودن هيجانات با فکر و منطق، فهم و استدلال نمودن بر اساس هيجانات و نظم هيجانات در خود و ديگران تعريف نموده. تعریف عملیاتی هوش هیجانی: در این پژوهش منظور از هوش، نمرهای است، که فرد در پرسش نامه هوش هیجانی بار-اون كسب مي كند. 1-6-2 تعریف مفهومی باورهای غیرمنطقی باورهاي غيرمنطقي باورهايي هستند كه بر روان فرد سلطه دارند و عامل تعيين كننده نحوه تعبير و تفسير و معني دادن به رويدادها و تنظيم كننده كيفيت و كميت رفتارها و عواطف است. باورهاي غيرمنطقي حقيقت ندارد و با واقعيت منطبق نيست، بايد و حكم براي فرد مي آورد، تعادل فرد را از بين مي برد، از ايجاد نظم جلوگيري ميكند. و مانع مواجهه موفقيت آميز با حوادث تحريك كننده مي گردد (اليس، 1995). - تعریف عملیاتی باورهای غیرمنطقی: در این پژوهش منظور از باورهای غیر منطقی ، نمرهای است، که فرد در پرسش نامه باورهای غیر منطقی جونز كسب مي كند. 1-6-3- تعریف مفهومی سلامت روان سازمان بهداشت جهانی(2004) سلامت روانی را بعنوان حالتی از بهزیستی که درآن فرد توانمندی خود را شناخته و از آنها به نحو موثر و مولد استفاده کرده و برای اجتماع خویش مفید است تعریف می کند. بطورکلی سلامتروانی عبارتست ازحالت بهزیستی کامل جسمانی ،روانی ،اجتماعی ونه فقط فقدان بیماری یا ناتوانی .. - تعریف عملیاتی سلامت روان در این پژوهش منظور از سلامت روان، نمرهای است که فرد از طریق پاسخگویی به سؤالات پرسشنامه 28 ماده ای سلامت روانی (GHQ) را کسب کردهاند. فصل دوم بررسی ادبیات، متون و پیشینه تحقیق 2-10- باورهاي غير منطقي يك باور، هرگونه فرض اساسي، چه آگاهانه ويا ناآگاهانه است كه به اشخاص اين آمادگي را ميدهد كه وقايع را به نحو خاصي درك كنند ونوع خاصي را از اعمال ، انجام دهند. باورها به سه دسته تقسيم ميشوند: توصيفي، سنجشي و تجويزي. باورهاي توصيفی: واقعيتهاي مورد قبول راجع به يك فرد، ديگران و اوضاع مختلف ميباشند. مثلاً فردي ممكن است معتقد باشد وي فرصت زيادي براي رسيدن به موفقيت دارد. باورهاي سنجشي: بيان كننده قضاوتهايي نظير خوبي، بدي، درست و يا اشتباه در روابط با خود و ديگران و محيط است. باورهاي سنجشي ميتواند مطابق با باورهاي توصيفي باشد. مثلاً «من استعداد خوبي براي موسيقي دارم». باورهاي تجويزي: آنچه را يك فرد بالاجبار بايد انجام دهد، ديكته ميكنند و اين در صورتي است كه كارهاي او بايد مبتني بر باورهاي قابل ارزيابي باشند. مثلاً بر اساس باورهاي قابل ارزيابي و توصيفي بالا ميتوان گفت كه: اظهار قاطع كردن، كاميابي و اظهار عقيدهكردن رفتارهاي شايسته ای هستند و خود يك فرد و ديگران بايد به اين صورت عمل كنند. باورها ابعاد شناختي، نفساني و رفتاري دارند. بعد شناختي عبارت است از اطلاعاتي كه آن باور مبتني برآن است و اساسي براي قضاوت در مورد آنچه خوب، بد، درست يا اشتباه است، میباشد. مبناي اطلاعات و قضاوت براي بعد شناختي يك باور از منابع بسياري ناشي ميشود. نمودهاي قدرت نظير والدين منشا مهمي هستند. در چارچوب روابط فرزند و والدين، فرزندان وقايع مهمي را در خصوص دنيا ، شرايط خاص و مردم وخودشان فرا ميگيرند. همچنين قضاوتهايي راجع به وقايع ياد ميگيرند ودوست دارند هم اين وقايع را و هم قضاوتهاي انجام شده را در مورد آنها به طور كامل قبول كنند. اين وقايع ممكن است ريشه در خرافات، واقعيات يا اسطورهها داشته باشند. يك قضاوت ممكن است صحيح و قابل تغيير يا نادرست و پايدار در شرايط گوناگون به حساب نيايد. بعد نفساني يك باور عبارت است از هيجان، احساس (مثبت یا منفی) كه ناشي از مركزيت يافتن باور ميباشد، به واسطه چارچوب باور شناختي آموخته ميشود. براي آن كه فراگرد متن يادگيري تشويق كننده از نوعي باشد كه احترام به خود را افزايش دهد، فرد آن باور را با احساس مثبت پايه گذاري ميكند. وقتي كه اين اتفاق افتاد، هرگونه مواجهه با آن باور يا ارزش آن به عنوان يك تهديد تلقي ميشود وايجاد هيجان مينمايد، حتي اگر آن باور منشاء مشكلات بسياري شود. اگر باور شناختي ديكته نمايد كه تصفيه احساسات منفي اشتباه، ناخوشايند وتحت هر شرايطي غير قابل توجه است، علاوه بر هيجان همواره با اظهارنظر، احساسهاي تنفر و ناخشنودي نسبت به كسی كه با آن باور مخالفت كند، بوجود ميآيد. هنگامي كه افراد با يكي از باورهاي شناختي شان درگير ميشوند احساس خجالت، گناه، ناراحتي و بيزاري از خود ميكنند. بعد رفتاري يك باور عملي است كه يك فرد انجام مي دهد و با باور شناختي سازگار ميباشد. چنين اعمالي با محتواي باور تطابق دارند، ولي لزوما با محيط اين گونه نیست. اين گونه اعمال ممكن است در چارچوب متن يادگيري باور شناختي يا تنها ناشي از بعد تجويزي باور باشد. مثلاً اگر باور شناختي عبارت از «هيچ گونه كنترلی بر آنچه اتفاق مي افتد، ندارم» باشد، درماندگي، ويژگي اجتناب از كارهايي خواهد بود، كه باعث كنترل مي شود، رفتار به سمتي براي رفتاري ديگر بوسيله يا اعمال نفوذ در اوضاع مختلف هدايت ميشود ودر نتيجه فاقد كنترل باقي ميماند. از لحاظ سلسه مراتب باورها، طبق اهميت تاثيرشان در زندگي فرد طبقه بندي ميشوند. بعضي از آنها نقش بسيار مهمي دارند. درحالي كه باورهاي ديگر از اهميت كمتری برخوردارند. اهميت يك باور در تعدادي از ارتباطاتي كه آن باور با ديگر باورها دارد منعكس ميگردد و از طريق اين ارتباطات حدودي را كه آن باور اين باورها را تحت تاثير قرار ميدهد، مشخص مينمايد. باورهاي يك فرد درباره خودش ومفهوم خودش به طور كل تمام باورها راتحت تاثير قرارمی دهد، در حاليكه باورهایی كه بيانگر سليقه شخصی ميباشند، باورهاي ديگر را تحت تاثير قرار نميدهد. در نتيجه باورهاي يك فرد راجع به خودش چه عدم شايستگي، ارزشمند بودن يا بي ارزش بودن، تاثير زيادي بر باورهاي ديگر و نحوه رفتار فرد با ديگران دارند (فلاين، 1987، به نقل از عباس پور،1393). 2-10-1- تعريف باور و باورهاي غير منطقي باور يعني اعتقاد (کردفروشانی و همکاران، 1386). يعني اعتقاد، ايمان، عقيده. باور يعني : 1ـ پذيرش عاطفي يك اصل يا مذهب مانند حقيقت 2- قضيهاي كه شخص درستي آن را پذيرفته است بدون آنكه برآزمايش يا انتقاد مبتني باشد. 3- درآمدن از حالت شك به حالت استقرار و ثابت نظر وعقيده و اين كه اين امر انفرادي نيست، بلكه گاهي به جامعه نيز سرايت مي كند . 4- تمايل به واكنش خودآگاهانه دريك شيوه وطريقة ثابت دريك وضع خاص (شعاري نژاد 1364؛ به نقل از کردفروشانی و همکاران، 1386). باور غيرمنطقي، هر نوع فكر، هيجان يا رفتاري كه با عث تخريب نفس و متلاشي نمودن نفوذ خود باشد وازنتايج مهم آن اختلال درخوشي، شادماني، تندرستي انسان ميباشد. باورهاي غير منطقي، اهداف و خواسته هايي مي باشند كه به شكل اولويتها و ترجيحات ضروري و الزامي نمود پيدا ميكنند و اگر برآورده گردند باعث آشفتگي فردي ميشوند (برنارد 1988؛ به نقل از کردفروشانی و همکاران، 1386). باورهاي غيرمنطقي از باورهايي كه بر اجبار، الزام و وظيفه تاكيد دارند كه باعث ميشوند فرد شخصيت مضطرب، غيرعادي و ناسالمي را كسب كند. باورهاي غيرمنطقي به صورت رجحانها، فاجعه آميزي، تحمل پايين ناكامي، خود تحقيري و ديگر تحقيري هستند (شفيع آبادي، 1385). 2-10-2- انواع باورهاي غير منطقي در نظرية عقلاني ـ عاطفي ـ رفتاري اليس مي‌يرو سالمان (1988؛ به نقل از کردفروشانی و همکاران، 1386) مي‌نويسند كه اليس گروهي از فرضهاي غيرمنطقي را بر مي‌شمارد که از نحوه برخورد مراجعينش با جهان و خودشان دريافته است. او و ديگران متوجه شدند كه به دو دليل عمده چنين عقايدي موجب رشد عدم تطابقهاي بسياري مي‌شود. اليس به يازده تفكر غير منطقي اشاره مي‌كند و معتقد است وجود اين اعتقادات در افراد باعث بروز مشكلات و اختلالاتي در رفتار آدمي مي‌شوند. يازده تفكر غيرمنطقي يا همان اصول يازده‌گانه اليس (1970؛ به نقل از کردفروشانی و همکاران، 1386) عبارتند از: اعتقاد فرد به اين كه لازم و ضروري است كه همه افراد ديگر جامعه او را دوست بدارند و تعظيم و تكريمش كنند، اين تصور غير عقلاني است زيرا چنين هدفي غير قابل دسترسي است. اعتقاد به اين كه لازمه احساس ارزشمندي‌ وجود حداكثر لياقت، كمال و فعاليت شديد است. اعتقاد فرد به اين كه گروهي از مردم بد و شرور هستند و بايد به شدت تنبيه شوند. اين تفكر غير منطقي است، زيرا تمام انسان‌ها دچار خطا مي‌شوند. اعتقاد فرد به اين كه اگر وقايع و حوادث طوري نباشند كه او مي‌خواهد، نهايت ناراحتي و بيچارگي به بار مي‌آيد. اعتقاد فرد به اين كه بدبختي و عدم خشنودي او به وسيلة عوامل بيروني به وجود آمده است. حوادث خارجي در عين حال كه ممكن است از نظر جسماني ناراحت كننده باشند، معمولاً ماهيت رواني دارند و نمي‌توانند موجب ناراحتي و آزار فرد شوند، مگر آنكه فرد خودش بخواهد تحت تأثير قرار گيرد. اعتقاد به فرد به اين كه چيزهاي خطرناك و ترس‌آور موجب نهايت نگراني مي‌شوند و فرد همواره بايد كوشا باشد تا امكان به وقوع پيوستن آنها را به تأخير بيندازد. اعتقاد‌ فرد به اين كه اجتناب و دوري از بعضي از مشكلات زندگي و مسووليت‌هاي شخصي فرد آسانتر از مواجه شدن با آن‌هاست. اعتقاد فرد به اين كه بايد متكي به ديگران باشد و بر انسان قوي‌تر ديگر تكيه كنند. اعتقاد فردبه اين كه تجارب و وقايع گذشته و تاريخچة زندگي تعيين كنندة مطلق رفتار كنوني‌ هستند. اعتقاد فرد به اين كه انسان بايد در مقابل مشكلات و اختلالات رفتاري ديگران كاملاً برآشفته و محزون شود. اعتقاد فرد به اين كه براي هر مشكل هميشه يك راه‌ حل درست و كامل، فقط يك راه حل وجود دارد. اگر انسان بدان دست نيابد، بسيار وحشتناك و فاجعه آميز خواهد بود. از نظر اليس (1971؛ به نقل از کردفروشانی و همکاران، 1386) فرد ضمن قبول نكردن واقعيت و جذب شدن در فرايند افكار غير منطقي در برتري جويي مفرط خود مبتلا به عوارض نسبتاً شديدي مي‌شود كه اغلب آن را اختلال عاطفي مي‌ناميم. به عقيده اليس (1971؛ به نقل از کردفروشانی و همکاران، 1386 ) توسل به اين عقايد يازده ‌گانه، به اضطراب و ناراحتي رواني منجر مي‌شود. وقتي كه فرد به چنين‌ عقايدي توسل مي‌جويد در نگرش و برداشتهاي خود شديداً بر اجبار، الزام و وظيفه تاكيد دارد و اگر خود را از اين قيدها برهاند به احتمال قوي در جهت سلامت و رشد شخصيت خودحركت خواهد كرد (تقي پور، 1378). 2-10-3- خصوصيات باورهاي منطقي اين باورها با واقعيت هماهنگي دارند. و بوسيله شواهد عيني تأييد ميشوند. باورهاي منطقي به دو صورت شرطي يا نسبي هستند. بنابراين يك حكم قطعي يا مطلق نمي -باشند.افكار منطقي با عبارتي همچون (بهتر است كه ـ مناسب است كه ـ خوب است كه ـ صحيح تر است كه) بكار ميروند . همچنين درمانگران عقلاني ـ عاطفي خصوصيات ذيل را براي باورهاي غيرمنطقي در نظر ميگيرند :افكار و باورهاي غيرمنطقي با واقعيات موجود هماهنگ وهم جهت نيستند.با ورهاي غير منطقي توسط شواهد عيني تاييد نمي شوند و فرد در صدد آزمايش آنها نيست. باورهاي غيرمنطقي به شكل اطلاعات و يا به شكل تصميم وتصميم گيري نادرست است. باورهاي غيرمنطقي با اجبار والزام و وظيفه همراه بوده و خشك و انعطا فناپذير هستند . باورهاي غيرمنطقي باعث حالتهاي آشفته و ناراحت كننده در فرد ميشوند ودر نهايت منجر به اضطراب، افسردگي و احساس گناه ميشود. باورهاي غيرمنطقي مي توانند به چهار صورت باشند: الف: چقدر وحشتناك است كه ... چقدر خطرناك است كه... ب: غير قابل تحمل است كه ...غير قابل تصور است كه ... نمي توانم بفهمم كه ... ج: زشت است كه ... ننگ آوراست كه ... مايه آبروريزي است كه ... ت:دنيا بايد مطابق ميل من باشد ( فلاين، 1977؛ به نقل از عباس پور، 1393). 2-10-4- طبقه بندي باورهاي غير منطقي براساس شناختدرمانی خطاهای شناختی و افکار غیرمنطقی منجر به افکار منفی و ناسالم از نوع افسردگی و اضطراب می شوند و هر احساس منفی ، ناشی از اندیشه منفی به خصوصی است (برنز، 1990، ترجمه قراچهداغی، 1391).خطاهای شناختی سرچشمه نگاه افراد به پدیدهها، رویدادها و روابط هستند. تفکر همه یا هیچ، فیلتر ذهنی، بی توجهی به امور مثبت، نتیجه گیری شتابزده، درشت نمایی، استدلال احساسی، نظام بایدها، برچسب زنی، شخصی سازی و سرزنش کردن از جمله مهم ترین خطاهای شناختی هستند که احساسات منفی را به دنبال دارند و باعث یاس و ناامیدی در فرد میشوند. این فرایندهای بدکارکرد شناختی باعث میشود که فرد نظر بدبینانهای نسبت به دیگران و خود داشته باشد و این بدبینی به نوبه خود بر روابط اجتماعی و گوشه گیری فرد تاثیر دارد. آموزش مقابله با باورهای غیرمنطقی باعث شناخت خطاهای شناختی میشود و آگاهی و کنترل بر این باورها باعث تغییر نگرش فرد و خوشبینی نسبت به امور و پدیده ها میشود. آلبرت الیس باورهای غیر منطقی را به این صورت طبقه بندی می کند: 1- باور غير منطقي تاييد ديگران: اين باور كه نياز به حمايت و تأييد افرادي داريم كه آنها را ميشناسيم و يا به آنها علاقه داريم. اين باور ميتواند به دلايل متعدد مشكلاتي براي انـسان ايجاد كند. براي مـثال تقاضاي مورد تاييد ديگران بودن سبب مي شود كه انسان خودش رابه خاطر اين كه آيا مي تواند اين تأييد را بدســت آورد يا نه ناراحـت و نگران نمايد. اگر اين تأييد را قطعا بدست آورد آنگاه نگران خواهد بود كـه مبادا دوباره آن را از دست بدهد. نگراني كامل داشتن در مورد تأييد ديگران بر روي تصميم و عملــكرد فرد در مورد زندگياش تأثــير ميگذارد. اينــكه خواستار یا تقاضامند تأييد و تقويت تقريبا هر كسي باشـيم هدفي غير قابل دسترسی است، چرا كه هر كاري كه فرد انجام ميدهد ممكن است بعضي آن را تأييد كنند و بعضي ديگر تاييد نكنند و گروهي نسبت به آن بي تفاوت باشـند. بنابراين انسان اگر به زندگـي خود ادامه دهد و زندگي خود را طـبق مــيل و آرزوهاي خويــش اداره كند، مردم وي را تاييد ميكنند و او را دوست دارند، اگر چه آنـان ممـكن اسـت همـان مردمي نباشـند كه وي خواســـتارتاييد آنهاسـت (عباس پور،1393). 2- باورغيرمنطقي درمورد مشكلات آينده: اين باوركه درآينده اتفاق خطرناكي رخ ميدهد و بايد بشدت در مورد آن نگران باشيم. خيلي از مردم معتقدند كه بايد خود را نگران مشكلات احتمالي کنند. آنها معتقدند كه اگر در مورد مسائل و مشكلات نگران نباشند به نظر ديگران مزخرف به حساب ميآيند. 3- باور غيرمنطقي توقع از خود: اين باور كه ما موفق هستيم و در هر كاري صلاحيت لازم را داريم و داوري ما در مورد شايسـتگيمان بر اساس موفقيتمان در كارهايمـان است. اين باور در مواردي مخصوصا مواقعي كه فرد در زندگي با شكست روبرو ميشود بسيار آسيب پذير است، چرا كه فرد تصور ميكند كه نالايق اسـت و ليـــاقت زندگيكردن را ندارد. همچنـين انگيزه بسيار زياد و مداوم براي موفقــيت از لحاظ جسمي استرسهائي ايجاد ميكـند كه موجب بيماري هائي نظير زخمـــهاي معده، سردردها و فـشار خـون بالا ميشــود. 4- باور غيرمنطقي سرزنش كردن: اين باور كه همه مردم (از جمله خود ما) به خاطر اعمال اشتباهي كه انجام ميدهند، مستحق سرزنش و مجازات شدن هستند. اين باور باعث ميشود كه فرد با انجام دادن عمـل اشــتباه دچار خشـم واحساس گناه و عذاب شـود. همچـنين در صورتـي كه از ديگران اشتباهي سرزند به علت معتقد بودن به اين باور، در روابـط فـرد بــا ديگران مشكل پيش ميآيد و ميتواند در به وجود آوردن حس انتقام جويي تاثير داشـته باشــد. 5- باور غيرمنطقي واكنش به نااميدي: اين باور كه بسيار بد و وحشتناك و فاجعهآميز است، وقتي ایجاد میشود كه كارها همان طور كـه بايد باشند، نيستند. اين باور باعث ميشود كــه فرد هنگامي كه كارها همان طور که او میخواهد، صورت نميگيرند و او آشفته و ناراحت میشود. مثلا اگر در هنگام تعطـيلات باران ببارد، موجـب نگرانـي وي ميشود و وي پيش بيـني آب و هوا را الكـي ومزخرف ميدانـد. 6- باور غيرمنطقي كنترل هيجانات: اين باور كه ما بر ناراحتيها وهيجانات خود هيچ كنترلي نداريم. چراكه اين ناراحتي ها از جانب ديگران بوجود ميآيند واگر ديگران تغـييركنند، تمام امور اصلاح میشـوند. هنگامي كه فرد در ارتباط با ديگران برداشت منفي ميكند و ناراحت مي شود دچار هيجان و تظاهرات جسماني مثل قرمز شدن، ضربان شدید قلب، فشار خون وغيره ميشود، در حالي كه فرد علت اين عامل را ديگران ميداند. درحالی که در واقع مشكل از ناحيه شناخـتي و تـفكر فرد مي باشد. 7- باور غيرمنطقي فرار از مشكلات: اين باور كه اجتناب كردن از مشكلات و شانه خالي كردن از مسؤليت خيلي آسانتر از روبرو شدن با مشكلات است. اين باور ميتواند آزاردهـنده باشد، زيرا طفره رفـتن از كارهاي ناخوشـايندي كه فرد با آن سر و كار دارد باعث ميشود كه اين كارها اثـر پايدارتري در ضمير ناخودآگاه فرد بوجود آورد و هنگامي كه فـرد سرانجـام با آن روبرو شد مشكل تر ميشود (عباس پور،1393). 8- باور غيرمنطقي اتكاء به ديگران: اين باور كه ما بايد فردي قوي تر از خودمان داشته باشيم تا به او تكيه كنيم. اين باور باعث ميشود كه فرد هميشه به ديگران نيازمند و محتاج باشد و از خود خلاقيت و ابتكاری نداشته باشد و در غير اين صورت اگر فرد تنها بماند، عاجز و درمانده شود و دچـار اضطراب شود. 9- باورغيرمنطقي درمانده شدن از تغیيرخود: اين باوركه چون ما زاييده گذشته خود هستيم، كمتر ميتوان به اثرات آن فائق شد. اين باور باعث نااميدي وعدم تلاش و كوشش براي رسيدن به هدف ميشود و ايـن كه فرد يك بهانه و عذر در مقابل مشكلات پيش آمده دارد، چراكه وي هيچ دستي در آن نداشته است . 10- باور غير منطقي كمال طلبي: اين باور كه هر مشكل يك راه حل دارد و اگر به آن راه حـل نرسيم، ناراحـت و ناراضي شويم. اعتقاد به كــمال در واقع خلاف واقعيـــت است، چرا كه ما در دنيائي پر از شانس زندگي مي كنيم و چيزي به نام حقيقت محض وجود ندارد. (برنز،1990، ترجمه قراچه داغی، 1391). - پیشـینه تحقـیق در این جا به ذکر موارد مهمی از تحقیقات انجام شده در رابطه با تحقیق مورد نظر، ابتدا در خارج و سپس در داخل کشور اشاره می شود. الف) موارد مهمی از تحقیقات انجام شده در خارج از کشور سياروچي، پيدنيز و اندرسون(2010)در مقالهاي تحت عنوان بررسی رابطه هوش هيجانی و استرس و سلامت روان براي فهم رابطة بين هوش هيجاني،استرس و سلامت روان مطالعه اي بر روي 302 نفر از دانشجويان دانشگاه به روش مقطعي به انجام رساندند . نتايج نشان داد كه بزرگسالان و افراد ي كه به ويژه در مديريت و اد اره عواطف و هيجا نهاي خود و ديگران عملكرد خوبي داشتند از حمايت اجتماعي و احساس رضايتمندي بيشتري برخوردار بودند. اين حمايت مي تواند نقش حفاظتي مهمي در برابر افسردگي، اضطراب و ديگر مشكلات رواني ايفا كند. سالووي و همكاران(2011) در پژوهشی تحت عنوان بررسی رابطه هوش هیجانی ادراک شده و عملکردهای روانی چنین می نویسد که هوش هيجاني ادارك شده و عملكردهاي رواني و بين شخصي رابطة معناداري وجود دارد. به نحوي كه هوش هيجاني بالا ، با افسردگي و اضطراب اجتماعي كمتر ، همدلي و رضايت بين شخصي بيشتر و سبك هاي مقابله اي سازش يافته تر همسو است. کانپ و همکاران(2011) در پژوهشی تحت عنوان باورهای غیر منطقی و موفقیت کاری چنین می نویسند که باورهاي فرد مي تواند در برداشت وي از عملكرد شغلي اش، محيط كارش و شرايط آن مانند همكاران و سرپرست تأثير داشته باشد در يك پژوهش، نتايج بيانگر اين بود كه بين تمايل به بهتر بودن، جاه طلبي در عرصه اجتماعي و شغلي و به آساني خشمگين شدن با رضايت شغلي رابطه معني داري وجود دارد. بين باورهاي غيرمنطقي و رضايت شغلي رابطه منفي وجود دارد . ب) موارد مهمی از تحقیقات انجام شده در داخل کشور عاملی (1389) در پژوهشی تحت عنوان بررسي تأثير هوش هيجاني بر سلامت روان كاركنان سازمان امور مالياتي استان فارس چنین می نویسد كه بين هوش هيجاني و تمامي ابعاد سلامت روانی رابطه مثبت معناداري وجود دارد،(ابعاد خلق عمومي، روابط درون فردي، روابط بين فردي و سازگاري در سطح 0/01 و بعد كنترل استرس در سطح 0/05)، يعني با افزايش هوش هيجاني در ابعاد مختلف سلامت روانی كاركنان نيز بهبود مي يافت. نتيجه گيري: يافتههاي مطالعه حاضر نشان داد كه سلامت روانی با تمامي مولفههاي هوش هيجاني رابطه مثبت معني دار دارد. لذا انجام مداخلات آموزشي به منظور افزايش هوش هيجاني در ميان كاركنان مي تواند منجر به بهبود سلامت روان در آنها گردد. ایراندخت (1387) در پژوهشی تحت عنوان بررسی آسیب شناسانه باورهای غیر منطقی چنین می نویسد که مؤلفههای کمال گرایی، توام با اضطراب،انتظار بیش از حد از خود، واکنش عاجزانه به ناکامی و آمادگی برای سرزنش ، به ترتیب بالاترین رتبه را در میان مؤلفه های باورهای غیرمنطقی جونز از آن خود کرده اند. نتایج نشان می دهد هر دو گروه از دختر و پسر در مؤلفه کمال گرایی و به ترتیب در مؤلفه های انتظار بیش از حد از خود و نگرانی زیاد توام با اضطراب بالاترین رتبه و در مؤلفه بی مسئولیتی عاطفی و به ترتیب اجتناب از مشکل و توقع تایید از دیگران پایین ترین رتبه را از آن خود کرده اند. همچنین نتایج بیانگر آن است میزان و نوع پاسخ های دختران و پسران به سؤالات تشکیل دهنده مؤلفههای ده گانه جونز به صورت معناداری متفاوت است. نجارپوراستادي (1389) در پژوهشی تحت عنوان بررسي رابطه ويژگيهاي شخصيتي و باورهاي غيرمنطقي با رضايت شغلي در بين کارکنان شرکت سهامي خاص مخابرات استان اذربايجان شرقي چنین می نویسد که بين ويژگي هاي شخصيتي و رضايت شغلي رابطه معني داري وجود ندارد و هيچ يک از ويژگيهاي شخصيتي نمي توانند رضايت شغلي افراد را پيش بيني کنند. همچنين نتايج نشان داد که بين باورهاي غيرمنطقي و رضايت شغلي رابطه معني داري وجود ندارد. يافته ها بيانگر اين بود که بين ويژگي هاي شخصيتي و باورهاي غيرمنطقي رابطه مثبت و معني داري وجود دارد و ويژگي شخصيتي روان رنجوري مي تواند باورهاي غيرمنطقي افراد را پيش بيني کند. يافته هاي ديگر حاکي از اين امر بود که تفاوت معني داري بين زنان و مردان از نظر باورهاي غيرمنطقي وجود دارد و ازمودني هاي زن در مقايسه با ازمودني هاي مرد از باورهاي غيرمنطقي بيشتري برخوردار بودند، اما بين دو گروه زن و مرد از نظر رضايت شغلي تفاوت معني داري به دست نيامد. پژوهش پورشايگان و همكاران ( 1381 ) در مورد تفاوت باورهاي غيرمنطقي در دو جنس مرد و زن، نشان داد كه در مشاوران زن در خرده مقياس هاي انتظار بيش از حد از خود، واكنش با درماندگي به ناكامي، درماندگي براي تغيير با نمره كل رضايت شغلي، رابطه معنادار وجود دارد. در حالي كه در مشاوران مرد، در خرده مقياس هاي وابستگي، انتظار بيش از حد از خود با نمره كل رضايت شغلي، رابطه معني دار بود. بين طرز نگرش و تفكر (باورها) و افسردگي ارتباط وجود دارد. در همين مطالعه مشخص شد كه پسران منطقي تر از دختران هستند. منابع و مآخذ 1- احمدیرقآبادی،علی.(1384). بررسی ارتباط هوش هیجانی و بهداشت روانی در دانش آموزان مقطع پیش دانشگاهی شهر رشت. پایاننامه کارشناسی ارشد. دانشگاه گیلان. دانشکده علوم انسانی. 2- اختیاری امیری راضیه،(1383)،مقایسه بهداشت روانی دانشجویان مجرد ومتاهل خوابگاهی،خلاصه مقالات نخستین کنگره سراسری آسیب شناسی خانواده در ایران،دانشگاه شهید بهشتی. 3- اسماعیلی،معصومه،احدی،حسن؛دلاور،علی،شفیعآبادی،عبدالله (1386). تاثیر آموزش مولفههای هوش هیجانی بر سلامت روان. مجله روانپزشکی و پزشکی روان شناسی بالینی ایران. سال سیزدهم. شماره 2-165-58. 4- اليس، آلبرت و هارپر، رابرت (1991) زندگي عاقلانه ، ترجمه: فيروز بخت، مهرداد (1383) تهران: انتشارات رشد. 5- اکبر زاده ،نسرین .( 1383)."هوش هیجانی دیدگاه مایر و سالووی و دیگران". تهران. انتشارات فارابی. 6- آتش افروز، حامد(1386). مقایسه سلامت عمومی، استرس شغلی و فرسودگی شغلی معلمان مدارس استثنایی و عادی مقطع ابتدایی استان خوزستان، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی. دانشگاه شهید چمران اهواز 7- آقاجانی سعید،اسدی نوقابی احمدعلی، (1381)، نظریه مشاوره و روان درمانی، تهران، مرکزنشردانشگاهی. 8- آزادحسین،(1378)سلامت روان از دیدگاه الیس، فصلنامه اصول بهداشت روانی، شماره چهارم. 9- امانالهی، عباس (1383). مقایسه سلامت عمومی دانشجویان دختر و پسر ورزشکار و غیر ورزشکار دانشکده های علوم تربیتی و روانشناسی، الهیات و تربیت بدنی در دانشگاه شهید چمران اهواز. مقاله برگزیده همایش منطقه ای روانشناسی ورزش، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز. 10- انجمن روان پزشکی آمریکا ( 2000 ) . راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی ، جلد اول ، مترجمان ، محمدرضا نیکخو و همکاران ، چاپ اول ، تهران : انتشارات سخن . 11- ایراندخت، فیاض؛ کیانی، ژاله (1387) بررسی آسیب شناسانه باورهای غیر منطقی، نشریه راهبرد فرهنگ، دوره 1، شماره4، صص117-99 12- باقری، نوابه (1381). بررسی رابطه میان باورهای غیرمنطقی و سلامت روان معلمان مقطع راهنمایی و ابتدایی شهرستان چالوس. پایان نامه کارشناسی ارشد، رشته علوم تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی. 13- بارون، رابرت (2006) روانشناسي اجتماعي) ويراست يازدهم(مولفان: دکتر رابرت بارون؛ دکتر دان بیرن؛ دکتر برنسکامب، مترجم: دکتر يوسف کريمي (1387)- تهران: روان. 14- بخشی سورشجانی، لیلا. (1387). رابطه هوش هیجانی با سلامت روانی و عملکرد تحصیلی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی واحد بهبهان. مجله دانش و پژوهش در علوم تربیتی-برنامه ریزی درسی دانشگاه خوراسگان شماره19، صص 116-97 . 15- برنز، دیوید. (2004). از حال بد به حال خوب. ترجمه قرچه داغی، مهدی. (1383). تهران: آسیم. 16- برنز، دیوید (1990) شناخت درمانی ،ترجمه مهدی قراچه داغی (1391)، انتشارات جیحون،چاپ هفتم. 17- پور افکاری ، نصرت ا...،(1374) ،نشانه شناسی بیماری روانی ، نشر آزاد . 18- پورشایگان، مهراندخت؛ حسینیان، سیمین؛ یزدی، سید منیره(1381). رابطه باورهای غیرمنطقی با میزان رضایت شغلی مشاوران دبیرستانهای شهر تهران، تازه ها و پژوهش های مشاوره، جلد 4، شماره 14، صص 68-55 19- تقوی سیدمحمدرضا، (1380)،بررسی روایی واعتیار پرسشنامه سلامت روانی،تهران. 20- حسينزاده،علياصغر(1388). مقايسه بلوغ اجتماعي واختلالات رفتاري دانش آموزان ديرآموز، نارساخوان وعادي و تعيين اثربخشي رفتاردرماني بر پيشرفت تحصيلي آنها. پايان نامه كارشناسي ارشد .دانشگاه آزادواحد تنكابن. 21- حدادی کوهسار، علی اکبر. (1388). رابطه مؤلفههای هوش هیجانی با سلامت روانشناختی و موفقیت تحصیلی: نقش تعدیل کنندگی جنس. مجله دانش و پژوهش در روانشناسی کاربردی دانشگاه خوراسگان، شماره22، صص 118-99 . 22- حدادی کوهسار، علی اکبر. روشن، رسول. اصغر نژاد، علی اصغر (1386). بررسی مقایسه ای رابطه هوش هیجانی با سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی در دانشجویان شاهد و غیر شاهد دانشگاه تهران، مجله روانشناسی و علوم تربیتی، سال 37، شماره1، صص97-73. 23- جیمز، دبلیو و وندر، زندن (1996). روانشناسی رشد. ترجمه حمزه گنجی(1384). نشر ساوالان. 24- رحیمینژادعباس، پاکنژادمحسن، (1383)،ارتباط بین سازگاری خانواده با سلامت روانی و سطح ارضاء نیازهای روانشناختی فرزندان و نوجوانان، خلاصه مقالات کنگره آسیب شناسی خانواده درایران، تهران، دانشگاه شهیدبهشتی. 25- رجبی، غلامرضا (1383). مقایسه سلامت عمومی دانشجویان دانشگاه شهید چمران. ارسال شده به اولین سمینار سراسری بهداشت روان دانشجویان، دانشگاه تربیت مدرس، 12تا 13 اسفندماه. 26- ریو، جان مارشال (2005). انگیزش و هیجان. ویراست هشتم. ترجمه سيد محمدي، يحيي (1386). نشر ویرایش 27- تقوی سید محمدرضا، (1380)، بررسی روایی و اعتیار پرسشنامه سلامت روانی، تهران. 28- خسرجاوید،مهناز.(1381).بررسی اعتبار و روایی عامل هوش هیجانی شات در میان نوجوانان .پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی،دانشگاه تربیت مدرس.دانشکده علوم انسانی. 29- خسروجردی،راضیه؛خانزاده،علی.(1386).بررسی رابطه هوش هیجانی با سلامت عمومی در دانشجویان دانشگاه تربیت معلم سبزوار. مجله دانشکده علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی سبزوار.دوره 14.شماره2. 116-110. 30- خیرآبادی،غلامرضا، یوسفی،فایق (1381). بررسی سلامت روانی بالای 15 سال شهری استان کردستان وعوامل مرتبط با آن. مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی استان کردستان سال6 شماره24 ص 34- 38 . 31- خدارحیمی، علی (1374). بررسی رابطه بین اختلافات روانی نوجوانان سال اول دبیرستان با نگرش آنان به خانواده در جنوب شهر تهران. پایاننامه کارشناسی ارشد روانشناسی، دانشگاه تربیت معلم 32- حنایی،مریم (1383)،برسی ارتباط بین اعتقات دینی وسلامت روان در دانشجویان سال آخرکارشناسی علوم پزشکی وخدمات درمانی ایران،پایان نامه کارشناسی ارشد،دانشگاه علوم پزشکی زاهدان. 33- سادوك،كاپلان(1376). خلاصه روانپزشكي (جلد سوم). ترجمه: نصرت اله پورافكاري، انتشارات شهراب تبريز. 34- سالوی، پیتر و همکاران (1958). هوش هیجانی: دیدگاه سالوی و همکاران، چاپ اول. ترجمه نسرین، اکبرزاده (1383). انتشارات فارابی. 35- سپهریان، فیروزه (1386). هوش هیجانی )از IQ تاEQ و SQ). چاپ اول. نشر جهاد دانشگاهی واحد آ- غ. 36- سرمد، زهره، بازرگان، عباس و حجازی، الهه (1385). روش های تحقیق در علوم رفتاری. تهران: مؤسسه انشارات آگاه. 37- سازمان جهانی بهداشت ( 1373) ادغام بهداشت روان درمراقبت های بهداشتی اولیه شاه محمدی د،باقری یزدی 43پلاهنگ .چاپ اول .تهران انتشارات مجتمع علمی وفرهنگی 38- سلیمی، سید حسین؛ رمضانی، آسیه؛ خوانکی، زهره؛ امیری، ماندانا(1388). ارتباط باورهای غیر منطقی با مشکللات رفتاری دختران دبیرستانی، فصلنامه روانشناسی کاربردی، سال 3، شماره1(9). صص 45-56 39- سینیان آقا ملکی.،سید محمد (1376)، بررسی رابطه بین شیوه فرزند پروری و عزت نفس دانش آموزان پسر متوسطه شهرستان قائم شهر. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی. 40- سیاروچی،جوزف؛فورگاس،جوزف پ؛مایر،جان د.(1995).هوش هیجانی در زندگی روزمره ،(کند و کاو عملی).مترجم:دکتر جعفر نجفی زند.(1385).تهران.انتشارات سخن 41- شعارینژاد، علیاکبر (1374). فرهنگ علوم رفتاری. انتشارات امیرکبیر. 42- شفیعآبادی، عبدالله و ناصری، غلامرضا (1378). نظریههای مشاوره و روان درمانی. تهران: مرکز نشر دانشگاهی. 43- شاملو، سعید (1376). بهداشت روانی. تهران: انتشارات رشد. 44- شریفیدرآمدی، پرویز؛ آقایار، پرویز (1385). هوش هیجانی، کاربرد هوش در قلمرو هیجان. اصفهان.انتشارات سپاهان. چاپ اول. 45- شریفیدرآمدی، پرویز؛ مولوی، حسین؛ رضوانی، فاطمه(1384).تا ثیر آموزش هوش هیجانی بر سلامت روان مادران کودکان فلج مغزی در شهر اصفهان. مجله دانش و پژوهش در روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان (اصفهان).شماره بیست و ششم.صص 76-62. 46- شمس آبادي، روح الله.(1384). هنجاريابي و بررسي ساختار عاملي پرسشنامه بهر هيجاني بار- ان برروي دانش آموزان دختر و پسر شهر مشهد. پايان نامه كارشناسي ارشد. دانشگاه علوم پزشكي ايران 47- شمائی، عزیزالله (1383). مقایسه رضایت زناشویی و سلامت عمومی و بررسی رابطه بین دو متغیر در زنان شاغل و غیرشاغل شهر اهواز با کنترل برخی ویژگیهای فردی و خانوادگی. پایاننامه کارشناسی ارشد مشاوره، دانشگاه شهیدچمران اهواز. 48- شیرکول، ماندانا (1384). عوامل مؤثر بر فرسودگی شغلی معلمان دانش آموزان نابینا، ناشنوا و و عادی در مقطع راهنمایی شهر تهران. مجله روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران، پاییز و زمستان، سال سی و پنجم، شماره2، 135-109. 49- شیخپور، محمود؛ بذرافکن، رویا (1387). آشنایی با آزمون هوش هیجانی. تهران. انتشارات تندیس علم.چاپ اول. 50- صیادتی، نسترن وآقایی، فریبا(1389) تاثیر آموزش هوش هیجانی بر رضایت از زندگی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان، فصلنامه دانشگاه آزاد خوارسگان،سال ششم،شماره 8،صص45-51. 51- لشکری، محمد(1381). بهداشت روانی در اسلام. مجله دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشت-درمانی قزوین، شماره22، صص76-72 52- لطافتی بریس، رامین(1388). معیارهای سلامت روان ، مجله رشد مشاور مدرسه، شماره22، صص12-6 53- لطافتی بریس، امین (1388) نظريه پردازان سلامت روان،فصلنامه تازه هاي رواندرماني، سال شانزدهم، شماره 55 و 56، صص76-63 54- طیبی، جواد(1384). بررسی وضعیت بهداشت روانی دانشجویان دانشگاه تربیت معلم سبزوار، مجله علوم پزشکی و خدمات بهداشت درمانی سبزوار، دوره12،شماره 4، صص 41-34. 55- کاپلان، هاروارد ؛ سادوک، بنیامین (2003) خلاصه روانپزشکی. ترجمه: نصرت اله پورافکاری (1384). تبریز: انتشارات ذوقی. 56- کردفروشانی، محبوبه، موسوییار، سیده مریم، احمدی، یاسر(1386). بررسی رابطه باورهای غیر منطقی با عملکرد تحصیلی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز. پایان نامه کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز. 57- قهاری، شهربانو(1390) بررسی رابطه سلامت روان و باورهای غیرمنطقی مردم 50-20 ساله شهر ساری، طرح پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی مازندران. 58- کیمیایی،علی؛ رفتار،محمدرضا؛ سلطانی فر،عاطفه(1391). HYPERLINK "http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/916827/%d8%a7%d8%ab%d8%b1%d8%a8%d8%ae%d8%b4%db%8c-%d8%a8%d8%b1%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%aa%d9%82%d9%88%db%8c%d8%aa-%d9%87%d9%88%d8%b4-%d9%87%db%8c%d8%ac%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%a8%d8%b1-%da%a9%d9%86%d8%aa%d8%b1%d9%84-%d8%b1%d9%81%d8%aa%d8%a7%d8%b1-%d9%82%d9%84%d8%af%d8%b1%db%8c-%d9%86%d9%88%d8%ac%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%a7%d9%86" اثربخشی برنامه تقویت هوش هیجانی بر کنترل رفتار قلدری نوجوانان، مجله علوم رفتاری، شماره 18، دوره4، صص 304-297 59- گلمن،دانیل.(1995).هوش هیجانی. مترجم. نسرین پارسا.(1380).تهران.انتشارات رشد. 60- علی اکبری دهکردی، مهناز(1391). رابطه بين هوش هيجاني و رضايت زناشويي در زوجين. مجله علوم رفتاري، دوره 6، شماره2، صص 161-169 70- عاملی، فاطمه (1389) بررسي تأثير هوش هيجاني بر سلامت روان كاركنان سازمان امور مالياتي استان فارس، HYPERLINK "http://www.civilica.com/Papers-MIEAC01=%D8%A7%D9%88%D9%84%DB%8C%D9%86-%DA%A9%D9%86%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3-%D8%A8%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%84%D9%84%DB%8C-%D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D8%AA-%D9%88-%D9%86%D9%88%D8%A2%D9%88%D8%B1%DB%8C.html" \o "مجموعه مقالات اولين كنفرانس بين المللي مديريت و نوآوري" اولين كنفرانس بين المللي مديريت و نوآوري، تهران. 71- موسوی، سیدمرتضی. (1389). بهداشت روان. چاپ سوم، انتشارات علوی. 72- ممبینی، رحم خدا (1379). رابطه خلاقیت، خودشکوفایی و عزتنفس آموزگارن مرد با سلامت روانی وعملکرد شغلی آنان و عملکرد تحصیلی دانشآموزان پایه سوم تا پنجم دبستان شهرستان باغملک. پایاننامه کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی، دانشگاه شهیدچمران اهواز 73- مکتبی، غلامحسین (1387). تأثیر آموزش هوش هیجانی بر اضطراب اجتماعی، سازگاری اجتماعی و هوش هیجانی دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز. رساله دکتری روان شناسی، دانشگاه شهید چمران. 74- زارعی دوست، الهام؛ عاطف وحید، کاظم؛ بیان زاده، اکبر؛ بیرشک، بهروز(1386).  مقایسه منبع کنترل، شیوه های مقابله و باورهای غیرمنطقی در زنان عادی و روسپی شهر تهران. مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران. شماره 3: 279-272 75- معتمدین، مختار(1383). تأثیر آموزش راهبردهای مقابله با باورهای غیر منطقی بر اساس (رویکرد شناختی) بر این باورها و رضایت زناشویی زوج های مراجعه کننده به مرکز مشاوره خانواده بهزیستی اهواز. پایان نامه کارشناسی ارشد مشاوره خانواده، دانشگاه شهید چمران اهواز 76- نادری، عزت اله و سیف نراقی، مریم (1385). روش های تحقیق در علوم انسانی (با تاکید بر علوم تربیتی)، انتشارات بدر، تهران، چاپ اول 77- عباس پور،ذبیح اله (1393). بررسی رابطه باورهای غیرمنطقی و سرسختی روانشناختی با عملکرد تحصیلی در دانشجویان سال دوم فنی حرفه ای اهواز. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه شهید چمران اهواز 78- میلانی فربهروز، (1374)،روانشناسی کودکان و نوجوانان استثنایی، تهران، نشر قومس. 79- میلانیفر بهروز، (1382)، بهداشت روانی، چاپ هشتم، تهران، نشرقومس. 80- نجارپوراستادي ، سعید؛ اسمخانی اکبرنژاد، هادی؛ لیوارجانی، شعله (1389) بررسي رابطه ويژگي هاي شخصيتي و باورهاي غيرمنطقي با رضايت شغلي در بين کارکنان شرکت سهامي خاص مخابرات استان 81- اذربايجان شرقي، مجله مدیریت بهره وری(فراسوی مدیریت)، دوره4، شماره13، صص 58-39 82- هرشنسن،دیوید پاور، پالدبلیو، (1988)، مشاوره بهداشت روانی: نظریه و عمل، ترجمه منشی طوسی محمدتقی (1374)، مشهد،انتشارات آستان قدس رضوی. 83- همایی، رضوان (1379). بررسی رابطه فشارزاهای روانی دختران مراکز پیشدانشگاهی با سلامت روانی با توجه به نقش تعدیلکننده سرسختی روانشناختی در آنها. پایاننامه کارشناسی ارشد، رشته روانشناسی تربیتی، دانشگاه شهیدچمران اهواز. 84- یاراحمدی، اردشیر (1378). بررسی رابطه فشار روانی با بیماریهای جسمی و سلامت عمومی. معلمان مرد شهرستان اهواز با توجه به اثر متغیرهای تعدیل کنندۀ حمایت اجتماعی و جایگاه مهار. پایان نامۀ کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز. 85- یحیی زاده، ساناز(1392). بررسی رابطه بین هوش هیجانی و خودكارآمدي با رضايت زندگي پرستاران بيمارستان شفا رشت، پایانامه کارشناسی ارشدروانشناسی، دانشگاه آزاداسلامی تنکابن 86- Abramowitz, JS., Whiteside S., Kalsky SA., Tolin, DA.(2003). Thought control strategies in obsessive-compulsive disorder: A replication and extension. Behavior research and Therapy, 41: 529-554. 87-Amar, N. (2005-2007). Emotional intelligence – an ingredient of social intelligence. Occasional Papers. 88-Angela F.Y,Siu,A.(2009).trait emotional intelligence and its relationship with problem behavior in hong kong adolescents. Department of educational psychology.the chinese university of hongkong ,new territories,hong kong.personality and individual differnces,47,553-557. 89-Austin, E. J., Saklofske, D. H., & Egan, V. (2005). Personality , well-being and health correlates of trait emotional Intelligence Personality and Individual difference, 38, 547-558 90-Ball, A. (2008). The Relationship Between Emotional Arousal And Irrational Thoughts With Positive Thinking Between Student , Journal Psychology Of Religion News Letter, 36 (9 ), 899-913. 91-Bar-on.(2001) .emotional intelligence and self-actualization.in.j. Ciarrochi, J.p.forgas.j.d& mayer(ed). emotional intelligence every life (pp.82-97)philadelphipa taylor & francis. 92-Bar-on,R.(1999) .the emotional quotient ventory (eq-i):rationale description and summary of psycho metric properties ,in g.geher(ed0.measrning emotional intelligence:common ground and controversy (pp.115-145)new York.nona science. 93-Bar-on,R.(1997). emotional intelligence quotient inventory. Toronto:multi health system Ine. 94-Bar-on,R.(1999). the emotional quoits inventory (EQ-I):a test of emotional intelligenc. Toronto, Canada mullti health system.icc. 95-Bar-on,R.(2000) emotional and social intelligence: insight form the emotional quotint inveretoy (E-Q-I).in r.bar-on& parker,J.D(ED)hand book of emotional intelligence(pp.363-388). sanfrancisco:jossey-bass. 96-Bar-on,R.(2007).The Bar-on model of emotional intelligence: A valid, robust and applicable EI model. Organizations & People, British Journal of Clinical Psychology, 35,265-27714, 27-34. 97-Bar-on,R.Parker.D.A(2000). The handbook of emotional intelligence: theory ,development,assessment and application at home,school & work place sanfrancisco .Jossy-BassBook.First Edation,3-490. 98-Bar-on.R.(2004).the Bar-on emotional quotient inventory (EQ-I)rational ,description and summary of psychometric properties in geher (ED.),measuring emotional intelligence:common ground and controversy (pp.115-145).NEW YORK.nova science. 99- Barahmand, U.(2009). Meta cognitive profile in anxiety disorder. Psychiatry Research, 169(3): 240-243. 100- Calache, J., Martinez, R., Verbulst, S.J., Bourgeois, M., & Peyre, I. (1994). Dysfunctional Attitudes in depressed and non-depressed substance abuser. European Psychiatry, 9, 77-82. 101- Cartier, J. J., Greenwell, L., & Prendergast, M. L. (2008). The persistence ofHIV risk behaviors among methamphetamine-using offenders. Journalof Psychoactive Drugs, 40(4),437-46. 102- Cherniss, Y. Smith, D. And Watson S. (2000) .International Journal Of Intercultural Relations,(29). 429-447 103- Dally, D. C., & Marlatt, G. (2005). Relapse prevention (Eds) substances abuse: A comprehensive textbook (4thEd). N. Y Willians & Wilkins. 104- Devonport,Tracy.J,Lane.Andrew.M.(2009).Reflecting On The Delivery Of A Longitudinal Coping Intervention A Mongst Junior National Netball,Players.Jorunal Of Sports Science And Medicine,8,169-178. 105- Elisheikh, S.(2008). Factors Affecting long-term Abstinence from substances use: International journal mental Health Addiction, 6: 306-331. 106-Ellis, A. (1991) Reason and emotion in psychotherapy, New York Hylestul. 107-Ellis, A. (1995), Changing rational-emotive therapy (RET) to rational emotive behavior therapy (REBT). Journal of Rational-Emotive and Cognitive behavioral Therapy Psychotherapy, 13: 85-89. 108- Follesdal, H. & Hagtvet, K. A. (2009). Emotional intelligence: The MSCEIT from the perspective of generalizability theory. Intelligence, 37, 94-105. 109- Field, M., Coxw, M.(2008). Attention bias in addictive behaviors: a review of its development, causes and consequences. Drug and Alcohol Dependency, 97: 1-20. 110- Fisher, D. G., Reynolds, G. L., Ware, M. R., & Napper, L. E. (2009). Methamphetamine and Viagra Use: Relationship to Sexual Risk Behaviors. Archives Behavior.Mar28. Available at: Http://www.Ncbi.Nlm.Nih.Gov/ Pubmed/ 19330436. 111-Golman , D.(1998). hignlights of emotional intelligence.new york.bantam books.pp42-44. 112-Golman , D. (1995) . Emotional intelligence . new York:Bantam. 113-Golman , D. (1995) . working with Emotional in telligence . new York:basic books . 114-Golman,D.(2000).Emotional in telligence.inb.j.sadak & v.a. sadak (eds). kaplan & sadok 115- comprehsive text book of psychiatry (17thed) (pp.446-462)Philadelphia:Williams. 116-Goodrum,S.(2005). the interaction between thoughts and emotions fallowing the news of loved one's murder omega: journal of death and dying,51,143-160. 117- Jordan,P.J,Ashkanasy,N.M,Hartel.C.E.J.Hooper G.S (2002). workgroup emotional intelligence scale development and relationship to team pricess effectiveness and goal focus. human resource management review,12,195-214. 118- Kelar s. (1984). shamans mystics and doctors: A psychological enguiry into india and its healthing traditions. London: unwin 119-Lam, D.C.K. & Gale, J.(2004). Cognitive behavior therapy. Counseling psychology quarterly, 17, 1; 53-67. 120-Lazarus ,R .S)1991(. coping and emotion in stress. Ed by Monta &R.S.Lazarus.New York:Columbia University Press. 121- Lipurmerski & Etal(2008) Developing The Psychological Capital Of Resiliency, Human Resource Development Review, 5, 1. 122-Mayer,J.D., Salovey,P., Caruso,D.R., & Sitarenios, G.(2001) .emotional intelligence as a standard intelligence.emotion,1.232-242. 123- Mayer,J.D.(1998).A System Framework For The Field Of Personality Psychology .Psychological Inquiry,9.118-144. 123- Mayer,J.D.(2001).A Filed Guide To Emotional Intelligence.In J.Ciarrochl,J.P.Forgas &J.D.Mayer(Ed), Emotional Intelligence In Every Day Life(Pp.3-24)Philadelphia: Tayler &Franicis. 124- Mayer,J.D.(2007).Personality Function And Personality Change .In Ciarrochi.J. & J.D.Mayer (Eds) ,Applying Emotional Intelligence (Pp.125-143) New York:Psychology Press. 125- Mc Fadden, L. M., & Matuszewich, L. (2007). The effects of methamphetamine exposure during preadolescence on male and female rats in the water maze. Behavioral Brain,185(2),99-109.Available at Http: //Www .Ncbi. Nlmlnih. Gov/ Pubmed/ 17727969. 126- Mcadmas,D.P& Pals,J.L.(2006).A New Bige Five:Fundamental Principles For An Integrative Science Of Personality .American Psychologist.61.204-217. 127- Morris, R. D. (2002). An Empirical Investigation Of Sources Of Application-Specific Computer-Self-Efficacy And Mediators Of The Efficacy-Performance Relationship. Int. J. Human-Computer Studies, 62, 737–758. 128- Pandey, R, Anand T.(2010). Emotional Intelligence and it s relationship with marital adjustment and health of spouse. Indian j soc res, 7(2)38-46 129- Salovey,P.Bedall,B.T,Detweiller,J.B &Mayer,J.D. (2000). Current Direction In Emotional Intelligence Research .In M.Lewice & J.Haviland-Jones(Eds),Handbook Of Emotions (2ed )(Pp504-520).New York:Gulford Press 130- Salkovskis PM, Wroe AL, Gledhill A, Morrison N, Forrester E, Richards C, et al.(2000). Responsibility attitudesand interpretations are characteristic of obsessive compulsive disorder. Behavior Research Therapy , 38(4): 347-72. 131- Spada, M., Nikcevic, V.A., Giovanni, B., Wells, A.(2007). Meta cognition as a mediator of the relationship between emotion and smoking dependence. Addictive behaviors, 32; 2120-2139. 132- Schefield, r. (1998). empowerment education for individuals with serious mental illness. for psycho social nursing mental health 11, 35-39. 133- Piqueras, C. (2006). Improving employee satisfaction and well-being using emotional intelligence. Personal & Organizational Development. 134- Thomopson,L.& Fine,G.A.(1999).Sociality Shared Cognition. Affect .And Behavior: A Review And Integration .Personality And Social Psychology Review.3,278-302. 135- Tetin Bam , T. A., Ahmad , R. M., Mayeo, T (2011). Rape: Psychopathology, Theory And Treatment. Clinical Psychology Review, 28, 982-1008. 136- Wells, A.(2009). Met cognitive therapy for Anxiety and depression. The Guilford press. 137- Winslow, B. T., Voorhees, K. I., Pehlka. (2007). Methamphetamine abuse. American Family Physician, 76(8),1169-74. 138- Zapata, L. B., Hillis, S. D., Marchbanks, P. A., Curtis, K. M., & Lowry, R.(2008). Methamphetamine use is independently associated with recent risky sexual behaviors and adolescent pregnancy. The School Health,78(12),641-8.

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

نارافایل دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید